صفحه ۴۷۶

عمروعاص ابوموسی حضرت علی (ع) را از خلافت خلع و عمروعاص معاویه را به خلافت نصب کرد، حضرت علی (ع) مردم را ترغیب به جنگ با معاویه کرد؛ خبر به معاویه رسید، به اطراف و اکناف دمشق نامه نوشت، آنها را جمع آوری کرد و به آنها گفت: علی بن ابیطالب قصد یورش به شما را دارد، مهیا شوید. عده ای گفتند باز هم به صفین می‎رویم، عده ای دیگر گفتند به طرف کوفه می‎رویم، معاویه گفت: ما در جنگ مستقیم با علی شکست خوردیم، بنابراین به شهرهایی که تحت حکومت علی بن ابیطالب است حمله می‎کنیم، و در آن شهرها آشوب و نا امنی درست می‎کنیم، اموال مردم را غارت می‎کنیم، اینها سبب تضعیف حکومت علی (ع) می‎شود.دو مورد از این گونه حمله ها در شرح خطبه های 25 و 27 ذکر شده است.

در این بین نامه ای از "عمارة بن عقبة بن أبی معیط" که از منافقین و ساکن در کوفه بوده به دست معاویه می‎رسد، او در نامه اش برای معاویه نوشته بود: "أما بعد فان علیا خرج علیه قراء أصحابه و نساکهم، فخرج الیهم فقتلهم، و قد فسد علیه جنده و أهل مصره، و وقعت بینهم العداوة، و تفرقوا اشد الفرقة، و أحببت اعلامک لتحمد الله، والسلام"شرح ابن ابی الحدید، ج 2، ص 114 و 155 اما بعد، قاریان قرآن از اصحاب علی و آنها که اهل عبادت بودند بر علی شورش کردند، علی هم بر آنها خروج کرد و با آنها جنگید و آنها را کشت و لشکر و اهل شهر او مخالف او شدند، و بین آنها دشمنی و اختلاف شدید به وجود آمده است، دوست داشتم این مطلب را به تو اعلام کنم تا حمد کنی خدا را، والسلام.

وقتی این خبر به معاویه رسید خیلی خوشحال شد و به برادر عمارة بن عقبة گفت: الحمدلله کسانی هستند که مجانی برای ما جاسوسی می‎کنند.

بلی، حضرت علی (ع) برای از بین بردن فتنه و جلوگیری از جنگ داخلی با

ناوبری کتاب