"قلب" یعنی دستبند. "قلائد" جمع "قلادة" است، یعنی گردنبند. "رعاث" جمع "رعثة" است، یعنی گوشواره. "استرجاع" این کلمه را به دو صورت معنا کرده اند: یکی این که این زن میگفته: (انا لله و انا الیه راجعون)، و معنای دیگر این که با صدا گریه میکرده، صدا وقتی که با گریه همراه باشد به گلو برمی گردد. "استرحام" را هم به دو صورت معنی کرده اند: یکی این که طلب رحم میکرده و از آن مرد مهاجم میخواسته که او را رحم کند، دیگر این که او را به رحم و خویشاوندی قسم میداده است. به هرحال اینها به شهر انبار یورش بردند، کشتند و غارت کردند و این گونه طلا و جواهرات زنها را به زور از دست و پا و گردن و گوششان درآوردند و کسی مانع کار آنها نبود.
"ثم انصرفوا وافرین، ما نال رجلا منهم کلم، و لا أریق لهم دم"
(سپس برگشتند در حالی که پر بودند، نرسیده است به هیچ مردی از آنها جراحتی، و هیچ خونی از اینها ریخته نشده.)
"کلم" به معنای جرح است؛ بعضی گفته اند "کلمه و کلام" هم از ماده همین "کلم" است؛ زیرا سخن جراحتی را به انسان وارد میکند که شمشیر وارد نمی کند، لذا شاعر عرب میگوید:
جراحتی را که سرنیزه وارد میکند برای آن التیامی هست، اما التیام پیدا نمی کند جراحتی که زبان بر جگر انسان وارد میسازد.
مواظب باشید یک وقت حرف زشتی، حرف تندی به مسلمانی نزنید، دل مسلمانی را نشکنید، که شکستن دل مسلمان سبب میشود خدا لطف و محبتش را از انسان برطرف کند. به هرحال حضرت میفرماید: مهاجمان از شهر انبار پیروزمندانه برگشتند در حالی که از نظر مال و ثروت تام و وافر بودند، نه به