میآمدند اول وارد شهر هیت شده اند، بعد آنقدر جرأت پیدا کرده اند که از شط فرات هم گذر کرده و وارد شهر "انبار" شده اند. وقتی ارتش سفیان وارد "انبار" شد، حسان بن حسان به طرف دشمن آمد و فقط سی نفر با او همراهی کردند، دیگران سستی و فرار کردند، بالاخره کوتاهی کردند، حسان با سی نفر در مقابل دشمن ایستاد و شهید شد.
کلام حضرت اگر "قد قتل" باشد، یعنی اخو غامد حسان را کشت؛ و اگر "قد قتل" باشد، یعنی حسان کشته شد. "مسالح" جمع "مسلحة" است، یعنی محل سلاح ؛ در مرزها به محل هایی که برای دشمن قابل نفوذ است، چون مرزداران در آن محل ها با سلاح هستند "مسالح" گفته شده است. بنابراین "عن مسالحها" یعنی از مرزهایی که مورد حفاظت آنان بودند.
"و لقد بلغنی أن الرجل منهم کان یدخل علی المراءة المسلمة ، و الاخری المعاهدة ، فینتزع حجلها و قلبها و قلائدها و رعاثها ما تمنع کلمه "تمنع" در برخی نسخه ها (شرح ابن ابی الحدید، ج 1، ص 74؛ و منهاج البراعة، ج 3، ص 389) "تمتنع" است، و معنای جمله چنین است که در برابر غارتگریهای لشگر معاویه بجز زاری و رحمت خواستن سلاح دیگری نداشتند. منه الا بالاسترجاع و الاسترحام"
(به من خبر رسیده است که مردی از اینها داخل خانه زن مسلمانی و زن دیگری که با ما هم پیمان بوده - یهودی یا مسیحی یا زرتشتی بوده - میشده پس میکشیده از پای آن زن خلخالش را، از دست او دستبندش را، و از گردنش گردنبند او را، و از گوشش گوشواره های او را، و این زن منع نمی شده از این مرد مهاجم مگر به وسیله گریه - و یا انا لله و انا الیه راجعون گفتن - و طلب ترحم کردن زن از مرد، یا قسم دادن او به رحم و خویشاوندی.)
"المعاهدة" یعنی زنی که با مسلمانان هم پیمان است و در پناه حکومت اسلام است و حکومت اسلام موظف است حقوقش را حفظ کند، یهودی باشد یا مسیحی یا زرتشتی فرقی نمی کند. "حجل و حجل" هر دو صحیح است، یعنی خلخال.