عمر حضرت بوده است، حتی بعضی نوشته اند که حضرت در بیحالی بود و این خطبه را مرقوم فرمودند و به یکی از اصحاب دادند تا برای مردم بخوانند.(۱)الغارات، ج 2، ص 472 قسمتی از این خطبه را در جلسه قبل خواندیم، در ادامه حضرت میفرماید:
سستی در امر جهاد و آثار شوم آن
"ألا و انی قد دعوتکم الی قتال هؤلاء القوم لیلا و نهارا، و سرا و اعلانا، و قلت لکم: أغزوهم قبل أن یغزوکم"
(آگاه باشید، به درستی که من شما را دعوت کردم به جنگ با این قوم در شب و روز، و در پنهانی و آشکارا، و به شما گفتم: با آنها جنگ کنید قبل از این که آنها با شما جنگ کنند.)
بعد از این که همه امت اسلام و اهل حل و عقد با حضرت علی (ع) بیعت کردند، دیگر برای احدی عذر و بهانه ای برای سرپیچی از اطاعت حضرت نبود، اطاعت از حضرت علی بر معاویه هم لازم بود، و چون اطاعت نکرد و تمرد نمود وظیفه مسلمانها بود که با معاویه جنگ کنند؛ زیرا او علیه حکومت قیام کرده و هر کس در مقابل حکومت حق قیام کند از بغاة است، و این وظیفه مسلمانهاست که با او بجنگند.
"فوالله ما غزی قوم قط فی عقر دارهم الا ذلوا"
(پس به خدا قسم بر هیچ ملتی در وسط خانه شان هجوم نشد مگر این که ذلیل شدند.)
"عقر" یعنی اصل و ریشه یک چیز، در اینجا مراد وسط است.(۲)کنایه از مرکز و قلب شهر است. این از نظر روانی یک واقعیتی است، وقتی که ارتش مهاجمی توانست وارد کشوری شود احساس قدرت میکند، روحیه پیدا میکند، و ملتی که بر او هجوم واقع شده وقتی دشمن را داخل خانه اش دید روحیه اش ضعیف میشود، دشمن را بسیار قوی تصور