مرحوم شیخ محمد عبده این جمله را این گونه معنا کرده است: "صارت الدولة للحق بدله"نهج البلاغه عبده، ج 1، ص 63، در شرح خطبه یعنی دولت و حکومت مال حق میشود به جای این شخص.
اما به نظر میآید این معنی صحیح نباشد، بلکه در اینجا "ادیل" از باب افعال است و یکی از معانی باب افعال "ازاله" است، مثل "أجلدت البعیر" یعنی "أزلت جلده" پوستش را برطرف کردم، بر این اساس معنای "ادیل الحق منه" میشود "ازیل دولة الحق منه"، یعنی حکومت حق از این شخص زائل میشود و حقش از بین میرود، زیرا جهاد را ضایع کرده است.
مرحوم ابن میثم بحرانی عبارت را این گونه معنا کرده است: "أدیل الحق من فلان، أی غلبه علیه عدوه"شرح ابن میثم، ج 2، ص 31 یعنی دشمنش بر او غلبه کرد. ظاهرا این همان معناست که ما گفتیم؛ یعنی حق از او گرفته شد.
"و سیم الخسف و منع النصف"
(و به ذلت وادار و از انصاف و عدالت محروم میشود.)
"سیم" مجهول "سام" است، یعنی مکلف میشود، در قرآن میفرماید: (یسومونکم سوء العذاب)سوره بقره، آیه 49 یعنی "یکلفونکم سوء العذاب" تکلیف میکنند به شما بدی عذاب را. "خسف" یعنی ذلت. "نصف، نصف، نصف" هر سه به معنای عدالت است.
اینها اموری است که به طور طبیعی برای افرادی که از جهاد اعراض میکنند پیش میآید، و آنان که در راه خدا جهاد میکنند عزیز و سربلند خواهند بود.