میفرماید: من در مقابل غصب خلافت و گرفته شدن حکومت همچون انسانی بودم که خاشاک در چشم و استخوان در گلو داشته باشد، چشم روی هم گذاشتم و زندگی را به سر بردم و رفتن خلافت را نادیده گرفتم و صبر کردم.
"و صبرت علی اخذ الکظم و علی امر من طعم العلقم"
(و صبر کردم در حالی که گلو و راه نفسم گرفته بود، و صبر کردم بر حالتی که تلخ تر بود از طعم علقم.)
"کظم" به معنای گلو و راه تنفس است. "علقم" گیاهی است بسیار تلخ. حضرت میخواهد بفرماید: صبر کردم در حالی که آسایش نداشتم و زندگی برای من بسیار تلخ بود. صبر کردم و از حق خود گذشتم برای حفظ اساس اسلام، و حفظ وحدت مسلمین. و در همین خطبه که عرض کردم مفصل آن را ابن ابی الحدید و دیگران ذکر کرده اند، حضرت میفرماید: صبر من برای حفظ اساس اسلام بوده است، و بدون شک تلخی زندگی نه به خاطر از دست دادن خلافت بوده بلکه به خاطر انحرافی بود که در مسیر اسلام پدید آوردند.
این هم قسمت دوم خطبه که سید رضی نقل کرده است.
"و منها"
(و قسمت دیگری از این خطبه)
که به نقل سید رضی (ع) قسمت سوم آن میباشد.
بیعت عمروعاص با معاویه
برای روشن شدن این قسمت از خطبه لازم است به بیعت عمروعاص با معاویه اشاره ای شود. اول کسی که در اسلام مصر را فتح کرد عمروعاص بود، بعد او را از حکومت مصر خلع کردند.اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج 4، ص 117 این برای او یک عقده شد، او طالب حکومت مصر بود.