صفحه ۴۰۶

است - بود. به هرحال این دو نفر از طرف حضرت علی در یمن حاکم بودند.

در یمن با این که شیعیان حضرت علی زیاد بودند ولی پیروان عثمان هم بودند که با حضرت علی (ع) دشمن بودند، این اشخاص محرمانه برای معاویه نامه می‎نوشتند و او را تشویق می‎کردند که به طرف یمن نیرو بفرستد و یمن را از حضرت علی (ع) بگیرد، معاویه بسربن أبی أرطاة را به طرف یمن فرستاد، جنگ مختصری پیش آمد و عبیدالله بن عباس و سعید بن نمران افراد دیگری را به جای خود گذاشتند و به کوفه فرار کردند و بهانه آوردند که جنگ ممکن نبود ما هم یمن را تحویل دادیم و آمدیم.تاریخ طبری، ج 4، ص 106؛ الغارات، ج 2، ص 633

داستان حمله بسربن ابی أرطاة به یمن به نقل ابن ابی الحدید

"فلما قدم کتابهم، دعا بسربن أبی أرطاة، و کان قاسی القلب فظا سفاکا للدماء، لا رأفة عنده و لا رحمة، فامره أن یأخذ طریق الحجاز و المدینة و مکة حتی ینتهی الی الیمن، و قال له: لاتنزل علی بلد أهله علی طاعة علی الا بسطت علیهم لسانک ؛ حتی یروا أنهم لانجاء لهم و أنک محیط بهم، ثم اکفف عنهم، و ادعهم الی البیعة لی، فمن أبی فاقتله، و اقتل شیعة علی حیث کانوا"شرح ابن ابی الحدید، ج 2، ص 6

وقتی نامه مردم یمن به معاویه رسید، بسربن ابی ارطاة را که مردی قسی القلب و خشن بود و رحمت و رأفتی در دلش نبود خواند و به او گفت: از راه حجاز و مدینه و مکه می‎روی تا به یمن برسی، بر شهری که مردم آن در اطاعت علی هستند فرود نیا مگر این که زبان تهدید و ناسزا بر آنها بگشایی به اندازه ای که چنین پندارند که راه نجاتی جز اطاعت از تو ندارند، سپس دست از آنها بردار و آنها را به بیعت با من دعوت کن، هر کس از بیعت با من سر باز زند او را بکش، و بکش شیعه علی را

ناوبری کتاب