"خبط" یعنی سیر کردن بدون راهنما؛ معمولا در صرف میگویند: باب مفاعله برای فعل طرفینی است، مثلا "قاتل زید عمرا" یعنی زید و عمرو درصدد کشتن یکدیگر برآمدند، ولی بعضی از بزرگان از جمله مرحوم آیة الله شیخ محمدحسین اصفهانی معروف به کمپانی در حاشیه کفایه میفرمایند: باب مفاعله برای فعل طرفینی نیست، و ظاهرا حق هم با ایشان است؛ فعلی مانند "ضرب" که با تجهیز و آمادگی صورت میگیرد معمولا طرف هم عکس العمل نشان میدهد و طرفینی میشود، اما لازم نیست همه جا طرفینی باشد. "خبط الغی" یعنی در وادی گمراهی سرگردان است، اما اگر کسی وسائل سرگردانی خود را فراهم کند و با عنایت مخصوصی در راه گمراهی برود، با لجاجت در وادی گمراهی برود، میگویند "خابط الغی"؛ و باب مفاعله برای این معناست که عنایت فاعل را نسبت به فعل بفهماند. "ادهان" به معنای روغن مالی است لکن در اینجا به معنای سازش است. "ایهان" ممکن است از "وهن" به معنای تاریکی نیمه شب باشد، یعنی انسان خودش را در تاریکی بیفکند و سازش کند، ممکن هم هست به معنای ضعف نشان دادن باشد. لذا معنای کلام حضرت این میشود: نیست بر من نه تهمت سازش و نه ضعف نشان دادن.
گناه ترور شخصیت و ترور شخص
از کلام حضرت معلوم میشود که عده ای حضرت امیر را متهم میکردند که در جنگ با دشمن کوتاهی میکند و به فکر سازش با دشمن است، و حضرت این خطبه را در مقام دفاع از خود میفرماید. از نظر اسلام تهمت گناه خیلی بزرگی است، آن هم به حضرت علی (ع) که در رأس جامعه قرار گرفته است.
یکی از چیزهایی که خیلی مهم است و برادران به آن توجه دارند، این که بسا کسانی به شخصیتهای اجتماعی و دینی وصله میچسبانند و در جامعه آنها را سبک میکنند؛ ترور شخصیت مثل ترور شخص است بلکه گناهش بیشتر