صفحه ۳۹

احضار کرد و به او گفت: بنویس این وصیت ابوبکر است به مسلمین، پس حالت اغماء و بیهوشی او را گرفت؛ کاتب از خود نوشت: بعد از خود عمربن خطاب را خلیفه قرار دادم، وقتی به هوش آمد پرسید چه شد؟ کاتب گفت: نوشتم بعد از خود عمربن خطاب را خلیفه قرار دادم، ابوبکر گفت: الله اکبر ترسیدی اگر من در بیهوشی بمیرم مردم اختلاف پیدا کنند؟ گفت: آری، ابوبکر گفت: "جزاک الله خیرا عن الاسلام و اهله" خدا تو را جزای خیر دهد از ناحیه اسلام و اهل اسلام.شرح ابن ابی الحدید، ج 1، ص 165؛ و کامل ابن اثیر، ج 2، ص 425

به هرحال خلافت را بعد از خودش به عمر داد.

"لشد ما تشطرا ضرعیها!"

(چقدر شدید بود تقسیم کردن آن دو پستان خلافت را!)

"تشطرا و تشاطرا و شاطرا" هر سه نقل شده، از ماده "شطر" است به معنای تقسیم کردن. "ضرع" به معنی پستان شتر است.

حضرت خلافت را به دو پستان شتری تشبیه کرده است که ابوبکر و عمر آن دو را بین خود تقسیم کرده - مثل دو بچه شتر - می‎مکیدند و به دیگران سهمی نمی دادند، نصف را آن یکی استفاده می‎کرد و نصف را این یکی. عمر و ابوبکر از اول با هم بودند، خلافت ابوبکر را عمر تثبیت کرد و خلافت عمر را هم ابوبکر؛ زورگویی های عمر در سقیفه بنی ساعده بود که سبب شد ابوبکر به خلافت برسد، او به زور امیرالمؤمنین را آورد و دیگران را تهدید کرد تا ابوبکر را به خلافت برساند، ابوبکر هم مزدش را داد و بعد از خود خلافت را به عمر داد.

خصوصیات روحی عمر

"فصیرها فی حوزة خشناء"

(پس ابوبکر خلافت را در طبیعتی خیلی خشن گرداند.)

ناوبری کتاب