"و تغری بها لئام الناس"
(و به گونه ای نشده است که مردمان پست او را الگوی پستی خود قرار دهند)
"تغری" و "تغری" هر دو صحیح است، "تغری" از باب "غری یغری" میباشد، و "تغری" مجهول است از باب "اغراء" "أغری یغری".
کار زشتی که این شخص دارد یک دسته از مردم وقتی مطلع شوند، میفهمند که انسان میتواند این قبیل فحشا و کار زشت را مرتکب شود و آنها هم پیروی میکنند.
مردم در رابطه با اعمال پست و زشت دیگران دو دسته اند: یک دسته آنهایی هستند که از دیگران در انجام کار زشت پیروی میکنند، و دسته دیگر آنهایی هستند که عمل زشت او را در جامعه افشا میکنند و به زبان میآورند و او را شماتت میکنند به انگیزه این که آبروی او را ببرند؛ البته اگر کسی به انگیزه نهی از منکر عمل زشت کسی را برای او بازگو کند و او را متوجه کار زشتش کند تا دیگر سراغ کار زشت نرود این خود یکی از مراتب نهی از منکر است، اما اگر به انگیزه شماتت و تمسخر باشد این خود لئامت و پستی است.
حضرت در اینجا مسلمانی را که به پستی آلوده نشده تا آن که سر زبانها بیفتد و مورد شماتت مردم قرار گیرد و یا الگوی پست فطرتان قرار گیرد، بلکه آدمی باشد روی خط حق که فقط خدا را اطاعت میکند، به قمارباز پیروزمند تشبیه کرده و میفرماید:
"کان کالفالج الیاسر الذی ینتظر أول فوزة من قداحه توجب له المغنم، و یرفع بها عنه المغرم"
(این شخص مثل پیروزمند در قمار است که منتظر اول برد و پیروزی است از چوبهای قمارش، پیروزی ای که موجب میشود برای او غنیمت را، و برطرف میشود به وسیله این پیروزی از او غرامت.)
"فالج" یعنی پیروزمند و رستگار؛ "یاسر" یعنی قمارباز، قماربازی را عرب