صفحه ۳۶۹

نظر سوئی هم ندارند مخالف است، اینها می‎گویند چرا بعضی افراد پولدار هستند؟ نباید پولدار شوند. حکومت اسلام جلو کسانی را که از راه حرام پولدار شده اند می‎گیرد، اگر جنگل های خدا را فروخته اند، اگر احتکار کرده اند، انحصارطلبی کرده اند، حکومت اسلام جلو آنها را می‎گیرد؛ اما اگر کسی با هوش و ذکاوت خود، با فعالیت شبانه روزی و با همکاری زن و فرزند، و به خاطر داشتن مدیریت صحیح ثروتی تحصیل کرده و درآمدی به دست آورده باشد، متعلق به خود اوست، منتها چیزی که هست مالیات اسلام را هم باید بدهد.

من بارها به این جوانان داغ که شاید سوء نظر هم ندارند و بچه های متدینی هستند عرض کرده ام اگر امر دائر باشد بین این که شرایط کار فراهم شود و تمام مردم فعالیت کنند و در رفاه هم باشند، و در این میان یک عده که از مدیریت و هوش و ذکاوت بیشتری برخوردارند ثروت بیشتری پیدا کنند، و حکومت هم از آنها مالیات بگیرد، و اگر آدمهای خوبی باشند با همان پول بیمارستان بسازند، مدرسه بسازند، وجوهات مال خود را بدهند، در امر بنای خیر کمک کنند، به جبهه و جنگ کمک کنند، و یا روشی را پیدا کنیم که همه مردم وضعشان بد شود و همه بدبخت باشند، کدام یک بهتر است ؟ همین بازاریهای متدین پولدار بودند که در انقلاب شش ماه اقتصاد این مملکت را گرداندند. این چه تنگ نظری ای است که ما داریم، می‎گوییم نباید کسی پولدار باشد.

این تنگ نظری ای که ما الان احساس می‎کنیم، متأسفانه حضرت علی (ع) هم در زمان خودش با چنین افکاری مواجه بوده، لذا در اول خطبه بیست و سوم چنین افرادی را مورد خطاب قرار می‎دهد.

"و من خطبة له (ع)"

(از خطبه های حضرت علی (ع) است.)

ناوبری کتاب