صفحه ۳۶۸

اسلام مالیات اسلام را عبادت قرار داده است، زکات و خمس را عبادت قرار داده همان طوری که نماز را عبادت قرار داده است، همان طور که نماز باعث کمال نفس و سعادت ابدی می‎شود خمس و زکات هم همین طور است، و چون اشخاص می‎دانند که این گونه است با عشق و علاقه کار می‎کنند، با عشق و علاقه خمس و زکات می‎دهند، بعد هم دنبال این هستند که کار خیری مثل مدرسه سازی و بیمارستان سازی پیدا کنند و انجام دهند. به هرحال انسان چون مالک مغز خود است، مالک دست خود است، و این نیرو را خدا به انسان داده، بنابراین مالک بازده کاری است که به وسیله مغز و دست و اعضاء و جوارح خود انجام می‎دهد، و این یک امر فطری است.

اسلام خواسته افراد برحسب استعداد و نیرویشان هرچه فعالیت می‎کنند محصول این فعالیت از خودشان باشد تا شوق پیدا کنند و نیروی درونی آنها را وادار کند به کار و فعالیت و کوشش، تا تولید بالا رود و توزیع عادلانه شود.

ما نمی توانیم بگوییم افراد درآمدشان با هم مساوی باشد، چون افراد با هم متفاوت هستند، یکی هوشش بیشتر است، یکی فعالیت بیشتری می‎کند، یکی توان و نیروی بیشتری دارد، یکی ضعیف است، البته اسلام برای ضعفا هم فکر کرده؛ فرموده است: اگر کسی ضعیف باشد که نتواند کار و فعالیت کند، حکومت اسلام از محل مالیاتی که می‎گیرد باید او را اداره کند. حضرت علی (ع) در نامه ای که به مالک اشتر می‎نویسدنهج البلاغه، نامه 53 جامعه را به هفت دسته تقسیم می‎کند، دسته هفتم ضعفا و زمین گیرها و پیرها و از کار افتاده ها هستند، می‎فرماید: ای مالک باید به اینها رسیدگی کنی تا کمبود نداشته باشند، حکومت از مالیاتی که می‎گیرد اینها را هم باید اداره کند.

اسلام با تنگ نظری ای که امروز در بعضی از جوانهای شرق زده هست و شاید

ناوبری کتاب