یعنی خدا میداند که من قاتل عثمان نیستم و خشنودم که داور خداست و خدا به آن آگاه است، و اینها که این تهمت را میزنند خود قاتل هستند.
"فان أبوا أعطیتهم حد السیف"
(اگر از پذیرش حق ابا کردند به آنها عطا میکنم تیزی شمشیر را.)
حضرت علی (ع) برای این که درگیری صورت نگیرد اول نصیحت و موعظه کرد، افراد فرستاد، اما گوش نکردند با این که خودشان میدانستند که حق با علی (ع) است و حضرت علی هیچ دخالتی در کشته شدن عثمان نداشت؛ لذا میفرماید: اگر حق را نپذیرفتند چاره ای نخواهد بود مگر جنگ با آنها، که "آخر الدواء الکی"بحارالانوار، ج 59، ص 118، حدیث 33 تا 35؛ و ص 263، حدیث 20 تا 22، چاپ بیروت آخرین دوا داغ کردن است، مرضی که با دارو قابل درمان نباشد چاره ای نیست جز این که مرکز بیماری را با چاقوی جراحی از بدن بیمار جدا کنند تا آن که سرایت به اعضای سالم بدن نکند.
چرا حکم مرتد فطری قتل است ؟
این که میگویند مرتد فطری مرتد فطری به کسی میگویند که در خانواده اسلام به دنیا آمده و با اسلام بزرگ شده و بعد کافر شود و آن را انکار نماید، و مرتد ملی به کسی میگویند که کافر بوده بعد مسلمان شده و برای بار دوم به کفر برگشته است. را باید کشت برای این است که اگر در جامعه رها شود جامعه آلوده میشود، و فساد او جامعه را پر میکند و در جامعه اسلامی تزلزل فکری ایجاد میکند، لذا اگر توبه هم بکند و توبه اش پیش خدا پذیرفته شود باز هم حاکم اسلام موظف است این ماده فساد را بردارد تا افراد به فکر گرایش به افکار الحادی نباشند و این حالت در جامعه به وجود نیاید. بنابراین اگر میبینیم اسلام در مورد مرتد فطری سخت گرفته برای این است که او مثل ماده سرطان است. البته این حکم ظاهرا درباره کفر جحودی است که با علم به حقانیت اسلام آن