عثمان حتی قتله، ثم عضهنی به و رمانی؛ اللهم فلا تمهله"شرح ابن ابی الحدید، ج 1، ص 306 خدایا طلحه بیعت مرا شکست، و مردم را علیه عثمان تحریک کرد تا عثمان را کشتند، سپس کشته شدن عثمان را به من نسبت داد و مرا متهم کرد؛ خدایا او را مهلت نده.
بعد از کشته شدن عثمان مردم در اطراف حضرت علی (ع) ازدحام کردند و با آن حضرت بیعت کردند، از جمله کسانی که با حضرت بیعت کردند طلحه و زبیر بودند، که تفصیل آن در خطبه شقشقیه (خطبه سوم) گذشت.
معاویه هم مسأله خونخواهی عثمان را سوژه قرار داده بود، در صورتی که عثمان از معاویه استمداد کرده بود و معاویه با این که نیرو داشت هیچ کمکی به عثمان نکرد، او میخواست که عثمان کشته شود تا بتواند ادعای خلافت کند.
به هرحال طلحه و زبیر عایشه را با خود همراه کردند و مردم بصره را تحریک کردند و جنگ جمل را به راه انداختند، جنگ جمل یک جنگ داخلی بود، جنگ داخلی از جنگ خارجی مشکل تر است؛ در جنگ داخلی مسلمانها با یکدیگر میجنگند و لذا کسانی که رشد و آگاهی عمیقی نداشته باشند نمی دانند کدام طرف حق است که به او کمک کنند، لذا حضرت خطاب به مردم در مورد دسته ای که جنگ جمل را به پا کردند میفرماید:
"ألا و ان الشیطان قد ذمر حزبه، و استجلب جلبه"
(آگاه باشید که شیطان حزب و گروه خودش را برانگیخته و دسته های خود را جلب و جمع آوری نموده است.)
"ذمر" بدون تشدید و "ذمر" با تشدید هر دو صحیح است، در صورت دوم مبالغه اش بیشتر است، زیرا "زیادة المبانی تدل علی زیادة المعانی" زیادی الفاظ دلالت میکند بر زیادی معانی. "جلب" یعنی "ما یجلب من بلد الی بلد" آنچه از