خطبه 22 (درس 66)
و من خطبة له (ع):
"ألا و ان الشیطان قد ذمر حزبه، و استجلب جلبه، لیعود الجور الی أوطانه، و یرجع الباطل الی نصابه. و الله ما أنکروا علی منکرا و لا جعلوا بینی و بینهم نصفا؛ و انهم لیطلبون حقا هم ترکوه و دما هم سفکوه؛ فلئن کنت شریکهم فیه فان لهم لنصیبهم منه، و لئن کانوا ولوه دونی فما التبعة الا عندهم، و ان أعظم حجتهم لعلی أنفسهم ! یرتضعون أما قد فطمت، و یحیون بدعة قد أمیتت، یا خیبة الداعی ! من دعا؟ و الام أجیب ؟ و انی لراض بحجة الله علیهم، و علمه فیهم؛ فان أبوا أعطیتهم حد السیف، و کفی به شافیا من الباطل، و ناصرا للحق، و من العجب بعثهم الی أن أبرز للطعان ! و أن أصبر للجلاد! هبلتهم الهبول ! لقد کنت و ما أهدد بالحرب، و لا أرهب بالضرب، و انی لعلی یقین من ربی، و غیر شبهة من دینی"
موضوع بحث درسهایی از نهج البلاغه بود، در این جلسه خطبه بیست و دوم مطرح میشود، و احتمال داده میشود که این خطبه با خطبه دهم که قبلا مطرح شد یکی باشند، زیرا مضمون آنها یکی است؛ و شاید هم حضرت دو دفعه فرموده باشند. در هر صورت هر دو خطبه مربوط به جنگ جمل است.