و آنها هم با ما تماس میگیرند؛ این گونه نیست که برای هر یک از افراد بشر ملکی از آسمان بیاید. فقط وحی خدا بر بشری نازل میشود که به آن مقامی رسیده باشد که بتواند وحی خدا را دریافت کند. پیغمبراکرم هم یک بشر بود. در قرآن میفرماید: (قل انما أنا بشر مثلکم یوحی الی )سوره کهف، آیه 110 ای پیامبر بگو من هم بشری هستم مثل شما که بر من وحی میشود. بنابراین احکام خدا توسط بشر به ما ابلاغ میشود، جبرئیل برای پیغمبر میگوید، و پیغمبر و اوصیا برای مردم، و در زمان ما هم علما و مجتهدین عادل آگاه که احکام خدا را استنباط کرده باشند برای ما میگویند.
صدر خطبه بیستم به نقل کلینی در کافی
تا اینجا خطبه بیستم که در نهج البلاغه آمده تمام شد، اما به نظر میآید که این خطبه آغازی هم داشته که سید رضی (ع) در اینجا ذکر نکرده است. رسم سید رضی در نهج البلاغه این بوده که قسمت هایی از یک خطبه را که به نظرش از نظر فصاحت و بلاغت جالب بوده ذکر میکرده، در این خطبه از کلمه "فانکم" استفاده میشود که خطبه صدری هم داشته که مرحوم سید رضی ذکر نکرده اند، اما مرحوم کلینی که قبل از سید رضی بوده حدیثی را در اصول کافی اصول کافی، ج 1، ص 405، باب ما یجب من حق الامام علی الرعیة و حق الرعیة علی الامام، حدیث 3 نقل کرده که ذیل آن با این خطبه بیستم هماهنگی دارد، البته یک اختلاف جزئی عبارتی دارد، و چون صدرش جالب است من برای خواهران و برادران میخوانم.
"قال أمیرالمؤمنین (ع): لا تختانوا ولاتکم، و لاتغشوا هداتکم، و لاتجهلوا أئمتکم"
(به حکام و والیان خود خیانت نکنید، با راهنمایان خود غش نداشته باشید، به امامان و پیشوایان خود نسبت جهل ندهید.)
"ولاة" جمع "والی" است، "هداة" جمع "هادی"، و "أئمة" جمع "امام" است.