صفحه ۳۱۱

داستان را گفتند، بالاخره چون از رؤسای قبیله بنی کنده بود ابوبکر او و ده نفر از اقوامش را آزاد کرد، و خواهرش ام فروه را که زن کوری بود به ازدواج اشعث درآورد، اشعث شوهر خواهر ابوبکر شد، بعد راه می‎افتاد در شهر مدینه شترهای مردم را نحر می‎کرد و می‎گفت: ای مردم این ولیمه عروسی من است، وقتی به او اعتراض می‎کردند که چرا شترهای مردم را می‎کشی، می‎گفت بیایید پولش را بگیرید. اشعث چنین آدمی بود.-

نقش اشعث در نجات معاویه از شکست حتمی در جنگ صفین

اشعث در جنگ صفین جزو ارتش حضرت علی بود، و خیانتهای واضح و روشنی انجام داد.

در جنگ صفین ارتش حضرت علی در اثر شجاعت و شهامت تا نزدیک چادرهای معاویه و عمروعاص رسیده بودند و نزدیک بود به پیروزی برسند، و اگر حضرت علی پیروز می‎شد خلیفه بلامعارض بود و بعد از او امام حسن و به همین صورت حکومت در مسیر حق قرار می‎گرفت. عمروعاص برای این که لشکر معاویه را از شکست نجات دهد گفت قرآنها را سر نیزه کنید و بگویید برای چه می‎جنگید، حاکم بین ما و شما این قرآن باشد، عده ای از جمله همین اشعث که از سران بنی کنده بود و حرفی که می‎زد قبیله اش هم دنبالش بودند مسأله صلح را مطرح کردندشرح ابن ابی الحدید، ج 1، ص 293 تا 296؛ همچنین بخش هایی از این مطالب در تاریخ طبری وقایع سال 11، تنقیح المقال مامقانی، اسد الغابة، نهج البلاغه عبده و سایر کتابها به صورت پراکنده است. و به مبارزه با حضرت علی پرداختند، هرچه حضرت علی فرمود: کتاب ناطق من هستم، اینها قرآن را بهانه کرده اند، چون دارند شکست می‎خورند قرآنها را سر نیزه کرده اند، سخن حضرت در آنها اثر نکرد و گفتند: اینها قرآن را

ناوبری کتاب