هستم، و آنها باید دور من بگردند؛ و حال که حکومت از مسیر خود منحرف شده، اهدافی که مانند اداره شئون مسلمین و پیاده کردن اسلام، از خلافت مورد نظر است به خوبی انجام نمی شود، و این اسمش اضطراب است.
آگاهی ابوبکر از افضلیت حضرت علی (ع)
"ینحدر عنی السیل"
(ابوبکر میداند سیل علوم و دانش از ناحیه من سرازیر میشود.)
حضرت خودش را تشبیه به کوهی پر از برف و باران کرده که سیلاب از آن سرازیر میشود، و مزارع و درختهای زیادی از آن سیراب میشوند. در واقع میخواهند بفرمایند: کوه علم و دانش من هستم و سیل علوم از من سرازیر میشود، و حتی ابوبکر و عمر و امثال آنها هم در علوم باید از من استفاده کنند.
تشبیه کردن علم و دانش به آب تشبیه لطیفی است. همان طور که آب مایه حیات است حیات انسانها هم به واسطه علم و دانش است، و آنچه در خلافت رکن است همان علم و دانش است. تعبیر "سیل" این مطلب را میرساند که علوم زیادی در رشته های مختلف از حضرت جریان پیدا میکند.
"و لایرقی الی الطیر"
(و کوه علم من آنقدر بلند است که هیچ پرنده ای نمی تواند به قله آن برسد.)
حضرت با این تشبیه زیادی علم خود را بیان کرده اند، و مبالغه این تشبیه زیادتر از تشبیه پیش است. در حقیقت میخواهند بفرمایند: مقام علمی و مقام تقوایی من آنقدر شامخ است که هیچ کس نمی تواند آن مقام را درک کند. مهم این است که ابوبکر با علم به مقام علمی حضرت امیرالمؤمنین (ع) متصدی خلافت میشود، و حضرت امیر(ع) هم در مقام افشاگری است که اگر تا حال سکوت کردم اما واقعیت مطلب این است، و موقعیت من این گونه بوده و ابوبکر هم میدانسته است.