صفحه ۲۹۹

خدا در دستشان بود، و به کتاب ناطق خدا مثل حضرت علی (ع) دسترسی داشته اند، اما آنها به نحوی حضرت علی را از صحنه کنار گذاشتند که حضرت می‎رود دنبال کشاورزی؛ بر فرض حضرت علی هم خلیفه نباشد، نباید از صحنه علم کنار گذاشته شود، اما آنها حضرت را از صحنه علم هم کنار گذاشتند.

احتمال سوم: وجه سوم برای این که بگوییم تصویب درست است این که بگوییم: خداوند دینش را ناقص فرستاده، خداوند فرموده نماز بخوانید، حج به جا آورید، اما این که نماز را شکسته باید بخوانی یا تمام خداوند نظر نداده، و محول کرده به این دو مجتهد یا دو قاضی که تکمیل کنند. خداوند اصول احکام را بیان فرموده اما فروع احکام را نظر نداده، و به پیغمبر وحی نشده و پیغمبر هم حکمی ندارد، و بر مجتهدین است که دین خدا را تکمیل کنند، که البته این را هم نمی توانیم بگوییم. حضرت می‎فرماید:

"أم أنزل الله دینا ناقصا فاستعان بهم علی اتمامه ؟"

(یا این که خداوند دین ناقصی را فرستاده و از مجتهدین برای اتمام آن کمک خواسته است ؟)

مثل قانون اساسی که شیوخ و بزرگان تهیه می‎کنند، و نمی توانند تمام خصوصیات و فروعش را بیان کنند، بعد نمایندگان مجلس می‎آیند آیین نامه و قوانین آن را تدوین می‎کنند، حالا کسی بگوید خدا هم اصولش را بیان کرده و باقی را گذاشته تا مجتهدین بیایند با نظر خودشان درست کنند.

پیامبراکرم (ص) در خطبه وداعش می‎فرماید: "ما من شئ یقربکم من الجنة و یباعدکم من النار الا و قد امرتکم به، و ما من شئ یقربکم من النار و یباعدکم من الجنة الا و قد نهیتکم عنه"اصول کافی، ج 2، ص 74، کتاب الایمان و الکفر، باب الطاعة و التقوی هیچ چیزی نیست که شما را به بهشت نزدیک کند و از جهنم دور سازد مگر این که به شما دستور آن را داده ام، و هیچ چیزی نیست که شما را به آتش نزدیک کند و از بهشت دور سازد مگر این که من نهی کردم شما را از

ناوبری کتاب