خطبه 18 (درس 62)
"ثم یجتمع القضاة بذلک عند الامام الذی استقضاهم، فیصوب آراءهم جمیعا، و الههم واحد! و نبیهم واحد! و کتابهم واحد! أفأمرهم الله تعالی بالاختلاف فأطاعوه ؟ أم نهاهم عنه فعصوه ؟ أم أنزل الله دینا ناقصا فاستعان بهم علی اتمامه ؟ أم کانوا شرکأه فلهم أن یقولوا، و علیه أن یرضی ؟ أم أنزل الله سبحانه دینا تاما فقصر الرسول (ص) عن تبلیغه و أدائه ؟ و الله سبحانه یقول: (ما فرطنا فی الکتاب من شئ) و قال: فیه تبیان لکل شئ، و ذکر ان الکتاب یصدق بعضه بعضا، و أنه لا اختلاف فیه، فقال سبحانه: (و لو کان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافا کثیرا) و ان القرآن ظاهره انیق و باطنه عمیق، لاتفنی عجائبه، و لاتنقضی غرائبه، و لاتکشف الظلمات الا به"
موضوع بحث ما درسهایی از نهج البلاغه بود، در درس پیش خطبه هجدهم را مطرح کردیم و به عنوان مقدمه مطالبی به عرض رسید.
اجمالا حضرت امیر(ع) در این خطبه به دو مطلب نظر دارند، و این دو مطلب پایه دو اختلاف اساسی است که بین مشرب شیعه و اهل سنت در استنباط احکام هست، یکی این که آنان در استنباط احکام رأی خود را حجت میدانند، یعنی طریق برای کشف واقع، و رأی که گفته میشود همان آرائی است که از راه قیاس و