کوتاهی کرده عقاب دارد؛ و اگر قاصر بوده یعنی در یاد گرفتن کوتاهی نکرده عقاب ندارد. از باب مثال ما معتقد به حقانیت اسلام و قرآن هستیم، و سایر ملتها این را قبول ندارند، عقل به انسان حکم میکند که اگر اینها در رسیدن به حق کوتاهی کرده اند، و با این که شنیده بودند اسلامی هست و قرآنی هست و احتمال هم میدادند که حق باشد اما برای رسیدن به آن تلاشی نکردند و بر طبق دین پدری خود عمل کردند، گنهکار هستند و در قیامت عقاب دارند. اما اگر فرض کردیم که یک مسیحی تحقیق کرد و واقعا معتقد شد که اسلام باطل است، و یا این که مسیحیت را برای او گفته اند و اصلا نامی از اسلام نشنیده، این را میگویند قاصر؛ یعنی ذاتا کوتاه آمده است و مقصر نیست، و جاهل قاصر در اصول عقاید مسلما عقاب ندارد، گرچه از نظر فقهی کافر باشد و احکام کفر هم بر او جاری شود اما به جهنم نمی رود، زیرا اگر خداوند بخواهد او را به جهنم ببرد ظلم است و ظلم قبیح است. البته جایی که برای اهل بهشت هست برای او نیست. که این خود بحث دامنه داری در فلسفه دارد.
بهشت اساسا مولود عقاید و اخلاق و اعمال انسان است؛ عقاید حق مراحلی از بهشت را به دنبال دارد که باید اسمش را گذاشت بهشت عقاید.
میگویند: "المعرفة بذر المشاهدة" شناسایی بذر و تخم مشاهده و دیدن است. شناسایی و اعتقاد انسان نسبت به حقایق عالم وجود، نسبت به ملائکة الله و پیغمبران و عالم قیامت، بذر میشود که آن حقایق را مشاهده کند، و از این مشاهده لذتی میبرد که از خوردن میوه های بهشتی و حورالعین نمی برد. بنابراین کسی که این شناسایی و اعتقاد را نداشته باشد قهرا بهشت عقاید را هم نخواهد داشت، چون بذرش را نکاشته تا میوه اش را بچیند.
اخلاق و اعمال هم هر کدام بهشتی دارند از سنخ خود، اخلاق حسنه بهشتی دارند از سنخ خود، اعمال هم بهشتی دارند از سنخ خود.