صفحه ۲۷۱

این که مسأله ارث اینجا ذکر شده است، یک اختلاف اساسی در مسأله ارث بین شیعه و سنی هست و آن این است که علمای اهل سنت در باب ارث قائل به عول و تعصیب هستند،"عول" و "تعصیب" دو اصطلاح فقهی در احکام ارث است. "عول" به معنای افزودن سهام و نقص نصیب صاحبان آنهاست؛ این عمل وقتی انجام می‎گیرد که در ارث سهام افرادی که در قرآن آمده افزون بر ماترک میت باشد؛ به این معنا که مثلا وارثانی باشند که یکی یک سوم و یکی دو سوم و یکی یک چهارم سهم داشته باشد، در این صورت به طور طبیعی امکان تقسیم نیست، لذا گفته اند باید سهم دیگران را آنچنان کاست تا به همه از اموال برسد؛ این عمل طبق دیدگاه اهل سنت انجام می‎گیرد. اما در شیعه می‎گویند تنها از سهم گروهی خاص کاسته می‎شود. "تعصیب" هم از ریشه "عصبة" گرفته شده و در لغت به معنای فامیل پدری است و در اصطلاح فقهی رد مقداری از مال میت است که از سهام صاحبان سهام زیادتر است به اقربای پدری، که این عمل نیز در فقه اهل سنت انجام می‎گیرد و در شیعه ممنوع است و مقدار زائد به صاحبان سهام رد می‎شود. اما شیعه قائل نیست و ائمه (ع) هم عول و تعصیب را رد کرده اند؛ و از این جهت اختلاف عجیبی در مسائل ارث وجود دارد.

وجوب کفایی تصدی امر قضاوت

مسأله قضاوت یکی از مسائل مهم و مشکل اسلام است، و در زمان ما امر بین محذورین است؛ یعنی اگر افراد لایق کنار بروند و بگویند ما احتیاط می‎کنیم و می‎ترسیم به ناحق حکم کنیم، قهرا کرسی قضاوت خالی می‎ماند؛ بنابراین همان طور که رهبر انقلاب حضرت امام خمینی در فرمایش اخیرشان اشاره داشتند توجه به امر قضاوت بر همه واجب است، واجب کفایی است، که اگر به اندازه کافی قیام نکردند همه معاقب هستند، کسانی که قدرت قضاوت دارند و دنبال قضاوت نمی روند معصیت کارند. البته اگر به مقدار کفایت موجود بود از عهده دیگران ساقط است.

رعایت بی طرفی در امر قضا

پس تصدی قضاوت بر هر کسی که قدرت و صلاحیت آن را دارد واجب است،

ناوبری کتاب