فرمودند: چطور یافتی آنچه را خواندی ؟ عرض کردم: باطل است و چیز مهمی نیست، و خلاف گفته های مردم است ! حضرت فرمودند: ای زراره آنچه را دیدی به خدا قسم حق است، املاء رسول خدا(ص) و خط علی (ع) است به دست خود. پس شیطان به سراغ من آمد و وسوسه کرد، پس نزد خود گفتم: از کجا میداند املاء پیغمبر و خط علی است ؟! ناگاه پیش از این که سخنی بگویم فرمودند: زراره شک نکن، چگونه من نمی دانم که املاء پیغمبر و خط علی است در صورتی که پدرم از جدم نقل کرد که امیرالمؤمنین حدیث کرد او را؟ پس من پشیمان شدم از این که کتاب را با عنایت نخواندم وگرنه حرفی از آن از من فوت نمی شد.کافی، ج 7، ص 94، کتاب مواریث، باب میراث الولد مع الابوین، حدیث 3
ببینید چگونه مغزها در کانال انحرافی افتاده بود که زراره از اصحاب ائمه مغزش از فتاوایی پر بوده که از طریق دیگری غیر از عترت به دست آمده است و همه خلاف حق، دیگر وای به حال آنهایی که اصلا دنبال علی و عترت نبودند! ضمنا از نحوه برخورد و توهم مثل زراره نسبت به امام باقر(ع) مظلومیت ائمه (ع) کاملا روشن میگردد.
"و لایری أن من وراء ما بلغ مذهبا لغیره"
(و اصلا نمی بیند و به نظرش نمی آید که وراء آنچه فهمیده مذهبی هم برای غیر خودش هست.)
به مغزش نمی آید که یک علی هم هست که از خواص پیغمبراکرم (ص) بوده و اول کسی بوده که به پیغمبراکرم ایمان آورده و در دامن پیغمبر بزرگ شده است، و پیغمبر نسبت به او فرمود: او باب علم من و باب حکمت من است.
"و ان أظلم أمر اکتتم به، لما یعلم من جهل نفسه"
(و اگر مسأله ای برایش تاریک و مشکل شود کتمان میکند، برای این که خودش میداند جاهل است.)