صفحه ۲۶۱

کنار گذاشته و به خیال خودشان با یک نیمه سوادی می‎خواهند با فکر و مغز خود و با آن زیربنای مارکسیستی که در ذهنشان هست، اسلام راستین درست کنند!!!

اگر بنا باشد که اسلام دست افراد بیفتد، علی الاسلام السلام. زیرا هر کسی یک فکری دارد، و هر زمانی هم هر کسی که فکر دارد به نام دین عقیده و نوآوری دارد، این دیگر دین خدا نمی شود دین من و شما می‎شود.

به اعتقاد شیعه باب اجتهاد باز است؛ ولی نه بدین معنا که خودسرانه فتوی بدهیم بلکه از طریق کتاب خدا و سنت پیغمبر که از طریق عترت برای ما نقل شده است، ما در همین ها باید کوشش کنیم و حکم خدا را بفهمیم. در حدیثی از امام هشتم آمده است که می‎فرماید: "انما علینا أن نلقی الیکم الاصول و علیکم أن تفرعوا"وسائل الشیعة، ج 18، ص 40 بر ماست که کلیات را برای شما القاء کنیم و بر شماست که تفریع کنید؛ یعنی کلیات را بر افراد منطبق کنید، منطبق کردن کلیات بر افراد غیر از قیاس و استحسان است.

"جاهل خباط جهالات"

(جاهلی است که بدون راهنما در جهالات سیر می‎کند.)

"خبط" یعنی سیر کردن بدون راهنما. کسی که محور علمش را بافته های خودش قرار داده در حقیقت عالم نیست، او جاهل است؛ برای این که عالم کسی است که حقایق اشیاء را بداند، وقتی حقایق را نداند اینها علم نیست، جهل است.

"عاش رکاب عشوات"

(شب کوری است که بسیار بر تاریکی ها سوار می‎شود.)

"عاش" اسم فاعل از ماده "عشوة" و به معنای ظلمت و شب کوری است؛ یعنی در تاریکی می‎رود. "رکاب" صیغه مبالغه است، ممکن است از ماده "رکوب" یعنی سواری باشد، ممکن هم هست به معنی مرتکب شدن باشد، ولی به نظر

ناوبری کتاب