او این معلومات آلوده را جمع آوری کرد به عنوان قاضی بین مردم مینشیند.
با این که پیغمبراکرم (ص) در مورد حضرت علی (ع) فرموده بود: "اقضاکم علی"بحارالانوار، ج 46، ص 136، چاپ بیروت قاضی ترین شما علی است، اما بعد از پیغمبر جو به گونه ای شد که علی (ع) کانون علم پیغمبر(ص) و کانون علوم اسلامی، باید سراغ نخلستانها برود و کارهای کشاورزی انجام دهد، و کسانی محور علمی و قضاوت شوند که قدر مسلم این است که به اندازه علی (ع) نتوانسته بودند از علوم پیغمبراکرم (ص) استفاده کنند.
مسلم است که وقتی مردم به عترت پیغمبر مراجعه نکردند، به کسانی مراجعه میکنند که برای رفع نیاز مجبورند به آراء شخصی متوسل شوند؛ لذا حضرت میفرماید: چنین اشخاصی که از راههای غیر صحیح چیزهایی را به هم بافته اند به اسم احکام اسلام و علوم اسلام و خودشان را به عنوان عالم جا زده اند، به عنوان قاضی بین مردم نشستند و مینشینند و مردم هم به اسم این که قاضی مسلمین هستند به آنها مراجعه میکنند، و وقتی بر کرسی قضاوت نشستند در حقیقت میخواهند بگویند: ما ضمانت میکنیم که آنچه را برای مردم مشتبه است بیان کنیم و روشن سازیم.
"فان نزلت به احدی المبهمات هیاء لها حشوا رثا من رأیه، ثم قطع به"
پس اگر بر این شخص - که خود را به عنوان قاضی قرار داده - یکی از مسائل مبهم و مشکل وارد شود، ترهاتی چند از چیزهای زائد و بی فایده و کهنه از رأی خود آماده گرداند، سپس به آن قطع پیدا میکند.)
"حشو" یعنی چیزهای زیاد، "رث" یعنی کهنه؛ مثلا اگر یک مسأله ارث یا مسأله دیات از آنها پرسیدند و ندانند، چون علم را از راه صحیح نگرفته اند برای این مسأله مشکل که از آنها سؤال شده است آراء پوسیده ای را که مغز ندارد مهیا میکنند.
مغز آن است که از طرف خدا و پیغمبر برسد. وقتی با منبع وحی ارتباط