هم به دنبال خودش در فتنه میاندازد.
در این کلام حضرت دو احتمال داده اند: احتمال اول این که "عقد" باشد به معنای قرار داد، و "هدنة" مقابل با "فتنه" است، فتنه معنایش به فساد و اختلاف انداختن مردم است، "عقد هدنة" یعنی دعوت کردن مردم به صلح و صفا.
احتمال دوم این که آنچه در کلام حضرت آمده "عقد" است نه "عقد"، و "عقد" به معنای گردنبند است، گردنبند چیزی است که ملازم انسان است و در اینجا کنایه از مهلتی است که خداوند به او داده است. روی این احتمال مراد به "عقد هدنة" این باشد: حالا که خداوند به این آدم مهلت داده است و مهلت ملازم با او میباشد، او از مهلت خدا سوء استفاده میکند. "هدنة" یعنی همان آرامش و مهلتی که خداوند به او داده و او نمی داند که این مهلت خدا دنبالش عقاب است. خدا به او مهلت داده و بر یک ملتی مسلط شده، اما توجه ندارد که سوء استفاده از این مهلت عاقبت بدی به دنبال دارد.
"قد سماه أشباه الناس عالما و لیس به"
(کسانی که شبیه به مردم هستند او را عالم نامیده اند، در صورتی که عالم نیست.)
این که حضرت میفرماید: "شبیه مردم هستند" برای این است که اگر آدم عاقل باشد دنبال همه کس نمی رود، این گونه افراد آدمهای جاهلی هستند که صورتشان صورت انسان است اما واقعا انسان نیستند. قرآن در مورد این افراد میفرماید: (أولئک کالانعام بل هم أضل )سوره اعراف، آیه 179 مردم نادانی که فکرنکرده دنبال هر کسی میافتند مثل چهارپایان هستند بلکه گمراهتر.
موقعیت عترت در روایت ثقلین
طبق روایتی که هم علمای شیعه و هم علمای سنی نقل کرده اند