به علم پیغمبراکرم (ص) بوده شک و تردید نبوده است. بسیاری از کسانی که از پیغمبراکرم (ص) روایت میکنند خیلی بعد از حضرت علی (ع) ایمان آورده اند؛ مثلا ابوهریره که این همه اهل سنت از او روایت نقل میکنند، سال هفتم هجرت به پیغمبراکرم (ص) ایمان آورده است و سه سال با پیغمبراکرم (ص) بوده است؛ و در بین کسانی هم که از اول ایمان آورده اند، در آن حد که حضرت علی (ع) با پیغمبر(ص) بود و عنایت به علم پیغمبراکرم (ص) داشت دیگران نداشتند.
در این زمان هم میبینیم کسانی دور یک آقایی هستند، عده ای به علم آن آقا توجه و عنایت دارند و استفاده علمی بیشتر از او میبرند، عده ای هم دنبال کار خودشان هستند، وقتی هم بحث علمی پیش میآید بلند میشوند میروند، بی تفاوت هستند؛ در زمان پیامبر هم چنین بود؛ حضرت علی (ع) از کودکی در دامن پیغمبراکرم (ص) بزرگ شده است، و پیامبراکرم میفرماید: "أنا مدینة العلم و علی بابها"الغدیر، ج 6، ص 61 من شهر علم هستم و علی درب آن. از باب این که علی (ع) عنایت بر علوم پیامبراکرم (ص) داشتند.
از بسیاری روایات استفاده میشود که ائمه (ع) مخصوصا امام صادق (ع) در مواقعی که مسائلی را مطرح میکردند و از مسائلی بود که فقهای آن روز قبول نمی کردند، کتابی داشتند به طول هفتاد ذراع که آن را میآوردند و میفرمودند: "هذا والله خط علی بیده و املاء رسول الله"بحارالانوار، ج 26، ص 18 تا 51 به خدا قسم این کتاب املاء رسول الله است که علی با دست خودش نوشته است؛ علاوه بر عنایتی که حضرت به علوم پیامبر داشت، دارای هوش و استعداد خدادادی و امتیاز ذاتی بود که باعث میشد علوم پیامبر را ضبط کند.
بعد از پیغمبراکرم (ص) قاعده اش این بود که حضرت علی (ع) بر فرض که خلیفه