صفحه ۲۳۰

"ان ابغض الخلائق الی الله رجلان"

(به درستی که مبغوضترین مردم پیش خدا دو دسته اند.)

گناهان فردی و اجتماعی

معصیت و تخلف و نافرمانی از امر خدا یک وقت شخصی است؛ مثل این که کسی آنچه را خدا نهی کرده مرتکب می‎شود، کارش کار اجتماعی نیست - گرچه کارهای شخصی هم در جامعه بی اثر نیست - اما به نحوی نیست که جامعه را به انحراف بکشاند، بلکه در گوشه ای فسادی پیدا شده و فردی فاسد شده است که این گناه فردی است.

اما اگر در کارهای اجتماعی افراد منحرفی باشند دودش به چشم جامعه می‎رود، ضررش به همه جامعه می‎خورد؛ مثلا فرض کنید حاکم مسلمین، کسی که نبض سیاست کشور در دست اوست، یا کسانی که نبض اقتصاد کشور در دست آنهاست، یا کسانی که فرهنگ جامعه در دست آنهاست، اگر در کارشان انحرافی پیدا شود ضررش به همه جامعه می‎خورد؛ اینها اگر فاسد باشند، سیاست و اقتصاد و فرهنگ جامعه خراب می‎شود، این گناه اجتماعی است.

عقاید و افکار زیربنای جامعه است نه اقتصاد

گناهان اجتماعی پیش خداوند سنگین تر از گناهان فردی می‎باشند، و از گناهان اجتماعی آنچه مربوط به فرهنگ جامعه است ضررش از همه بیشتر است؛ زیرا انسانیت انسان به فرهنگ، عقاید و افکار اوست.

ای برادر تو همین اندیشه ای ____ مابقی خود استخوان و ریشه ای

کسانی که زیربنای تمام شئون جامعه را اقتصاد قرار می‎دهند، و تصور می‎کنند اگر اقتصاد خوب باشد همه چیز خوب است و اگر اقتصاد فلج باشد جامعه فلج است، اینها انسان را در ردیف سایر حیوانات قرار می‎دهند. گاو وقتی آب و علفش

ناوبری کتاب