در روایات آمده که سه چیز باعث میشود در وقت مردن ایمان از انسان گرفته شود و بی ایمان از دنیا برود: حسد، مداومت در شرب خمر، و عاق والدین شدن.
اگر توانستی درخت ایمانت را از دروازه مرگ عبور دهی نجات پیدا میکنی. جامعه اگر جامعه باتقوی باشد پیروز است، انسان اگر باتقوی باشد پیروز است.
"فاستتروا ببیوتکم، و أصلحوا ذات بینکم"
(پس در خانه های خود پنهان شوید، و خودتان را اصلاح کنید.)
حضرت این مطالب را به آنهایی میگوید که در مقابل حکومت حق فتنه میکنند و جنگ راه میاندازند، منظور حضرت عموم مردم نیست. اینجا بعضی شارحان کلمه "ذات" را زائد میدانند، ولی ظاهرا کلمه زیادی نیست زیرا یک وقت اصلاح ظاهری است مثلا دو نفر با هم اختلاف دارند ولی به وسیله ای سرپوش روی آن میگذارند؛ حضرت میفرماید که ذات و ته دل خودتان را اصلاح کنید، کاری کنید که ذاتا با هم کینه نداشته باشید و دشمن حق نباشید، از ریشه و اساس خودتان را اصلاح کنید، ریشه درگیریها دلهاست؛ اگر دلها کینه ها را دور بریزند و در برابر حق تسلیم باشند، اعمال انسان هم خواهی نخواهی دنبال دل میباشند.
با ملاحظه نقل مرحوم کلینی میفهمیم که حضرت میفرماید: حکومت حق نمی تواند ساکت باشد؛ اگر دید کسانی فتنه میکنند، مقابل حق ایستادگی میکنند، شیطنت میکنند، آنها را آزاد نمی گذارد؛ و اگر گروهی با حق و با اسلام و انقلاب لج بازی کنند، باید در مقابل آنها ایستادگی کرد و اگر موعظه نتیجه نداشت شمشیر و تازیانه آنها را اصلاح میکند که "آخر الدواء الکی"نهج البلاغه عبده، خطبه 168 آخرین دوا داغ کردن است.
"و التوبة من ورائکم"
(و توبه و بازگشت به خدا پشت سر شماست.)
به نظر حضرت علی (ع) در جامعه آن روز انحرافاتی وجود داشته، لذا میفرماید: