بنماید. این که حضرت میفرماید: بهشت و جهنم در جلو روی اوست، دو احتمال دارد:
احتمال اول این که: کسی که ایمان دارد و در اثر ایمان کامل به معاد، بهشت و جهنم را میبیند؛ همچون زید بن حارثه یا حارث بن مالک که وقتی پیغمبراکرم (ص) از او پرسید ایمان تو چگونه است ؟ جواب گفت من به قدری ایمان دارم که میبینم اهل بهشت در بهشت متنعم هستند و اهل آتش در آتش میسوزند؛ بنابر این احتمال کلام حضرت منحصر است به کسانی که ایمانشان کامل است.
احتمال دوم این که: انسان چه بخواهد چه نخواهد رهسپار عالم آخرت است، عالم آخرت هم یا بهشت است یا جهنم، انسان از همان اول که خلق میشود دائما در حرکت و تکامل است و از مرحله ای به مرحله دیگر منتقل میشود، از رحم به عالم طبیعت و از عالم طبیعت به واسطه مرگ به عالم برزخ و از عالم برزخ به عالم قیامت؛ بنابراین مردن فنا شدن نیست، همچنان که تولد انتقال از یک عالم به عالم دیگر است.
بنابر احتمال دوم کلام حضرت انشاء و متضمن تکلیف است و مربوط به همه انسانها میشود، چه ایمان داشته باشند و چه نداشته باشند، چه توجه داشته باشند و یا توجه نداشته باشند، خواهی نخواهی در نظام تکوین در حال سیر به سمت عالم آخرت هستند و در آنجا باید حساب پس بدهند. آدمی که چنین عاقبتی دارد قهرا نباید خود را به زینت های دنیا و ریاست و مال دنیا مشغول کند.
البته این کلام بدان معنا نیست که انسان در زندگی در تکاپو و تلاش نباشد، بلکه بسته به قصد انسان است، که اگر در تحصیل مال و کار و فعالیت قصدش خدا باشد و برای این که جامعه در رفاه باشد کار میکند، این خودش عبادت است؛ اما اگر مال و ریاست و مقام را هدف قرار دهد، این است دنیایی که مذموم میباشد.
فرق میان اولیاء خدا و اهل دنیا در همین جاست که اهل دنیا دنیا را هدف قرار میدهند و خیال میکنند به دنیا آمده ایم برای این که خوش باشیم، اما اولیاء