یک وقت است که انسان در مقابل کلام خیلی خوب به تعجب و تحسین میپردازد، و یک وقت در او حالت عجب و خودپسندی پیدا میشود که من این کلام را فهمیدم. سید رضی میگوید: بهره شما در مقابل این کلام حضرت در حالت اول بیشتر از بهره شما در حالت دوم است.
"و فیه - مع الحال التی وصفنا - زوائد من الفصاحة لایقوم بها لسان"
(و در این کلام حضرت - گذشته از آن حالتی که ما توصیف کردیم - جنبه های زیادی از فصاحت هست که هیچ زبانی توان توصیف آن را ندارد.)
"و لایطلع فجها انسان"
(و هیچ انسانی بر عمق فصاحتش مطلع نمی شود.)
"فج" به ته دره میگویند، و ضمیر "ها" به فصاحت بر میگردد.
"و لایعرف ما أقول الامن ضرب فی هذه الصناعة بحق"
(و آنچه را من میگویم نمی تواند درک کند مگر کسی که سالها در فن فصاحت و بلاغت درس خوانده و زحمت کشیده باشد.)
یکی از معانی "ضرب" سیر کردن است؛ "ضرب فی هذه الصناعة" یعنی در این فن سیر کرده است.
"و جری فیها علی عرق، و ما یعقلها الا العالمون"
(و این صناعت را از ریشه درک کرده باشد، و نمی تواند عمق این فصاحت و بلاغت را تعقل و درک کند مگر آنهایی که عالم اند.)
فرمایش حضرت در این خطبه هم از نظر معنی و هم از نظر الفاظ ممتاز است.
خدایا به همه ما توفیق ده که به انقلاب و اسلام و مسلمین خدمت کنیم. و توفیق فهم کلمات خدا و کلمات بزرگان دین و عمل کردن به آنها را به همه ما عنایت بفرما.