لعق علی ألسنتهم یحوطونه مادرت معائشهم، فاذا محصوا بالبلاء قل الدیانون"تحف العقول، ص 245، حدیث 1 عموم مردم بنده دنیا هستند - دنبال آب و نان و کاخ و ماشین هستند - و دین و خدا چیزی است که به زبانشان میگردد، سنگ دین به سینه میزنند و شعار دین میدهند تا وقتی که با نان و آب سازگار باشد، اما وقتی گرفتاری برای آنها پیش آید کسانی که دین دارند خیلی کم هستند. نباید فریب شعار و ادعا را بخوریم که اهل عمل کم هستند.
بعضی گفته اند "أمر" در اینجا به معنای امارت و حکومت و به فتح "میم" است، روی این معنا حضرت میفرماید: اگر دیدی باطل بر جامعه حکومت میکند آن را چیز تازه ای نپندار؛ زیرا نوعا حکومتها به دست سلاطین جائر بوده است.
"و لئن قل الحق فلربما و لعل، و لقلما أدبر شئ فاقبل"
(و اگر میبینی حق و طالب حق کم است پس چه بسا و شاید زیاد شود، هرچند اگر چیزی از دست رفت برگشتنش خیلی مشکل است.)
این جمله اخیر را کسی میگوید که خیلی امیدوار نیست، اما برای این که دل طرف را نشکند این گونه میگوید.
تحسین سید رضی از قسمت اول خطبه شانزدهم
قسمت اول خطبه 16 تمام شد، سید رضی در مورد این قسمت از خطبه دارد:
"ان فی هذا الکلام الادنی من مواقع الاحسان ما لاتبلغه مواقع الاستحسان"
(در این کلامی که از نظر لفظ خیلی کم است به حدی خوبی و مزیت وجود دارد که شما هرچه بخواهید تعریف کنید، تعریف شما نمی تواند خوبی های آن را بیان کند.)
"و ان حظ العجب منه أکثر من حظ العجب به"
(و به درستی که بهره ای که شما از تعجب کردن در مقابل این کلام میبری بیشتر است از بهره ای که از خودپسندی از فهم این کلام در شما پیدا میشود.)