شده است. پیغمبراکرم دسته ای را برای یک سریه سریه به جنگهایی گفته میشود که پیغمبر در آنها حضور نداشته است، و غزوه به جنگهایی گفته میشود که پیغمبر در آنها حضور داشته است. و جنگی فرستاد، وقتی برگشتند پیغمبر فرمود: "مرحبا بقوم قضوا الجهاد الاصغر و بقی علیهم الجهاد الاکبر" مرحبا به کسانی که جهاد کوچک را انجام دادند و بر آنها جهاد بزرگ باقی مانده است؛ آنها ناراحت شدند و گفتند ما رفتیم جهاد و جانمان را در معرض خطر قرار دادیم پس جهاد اکبر چیست ؟ حضرت فرمود: "جهاد النفس"وسائل الشیعة، ج 11، ص 122، باب اول ابواب جهاد النفس، حدیث 1 جهاد با نفس.
جهاد با دشمن خارجی وقتی ارزش دارد که انسان نفس خود را کشته باشد و برای رضای خدا به میدان رزم برود و با دشمن بجنگد؛ اگر انسان مغرور و خودپسند باشد و وقتی به جبهه میرود و خود را به کشتن میدهد به این قصد باشد که دیگران به او تبریک بگویند و قهرمانش بدانند، این نوع جهاد اصلا ارزش ندارد.
انسان در مرحله اول باید خودش را بسازد، جهاد با نفس کند، توکلش به خدا باشد و برای رضای خدا جهاد کند، سپس به جنگ با دشمن خارجی برود؛ پس جهاد با نفس جهاد بزرگتر است.
حق و باطل در بستر تاریخ
"حق و باطل، و لکل أهل، فلئن أمر الباطل لقدیما فعل"
(در دنیا یک حق است و یک باطل، و هر یک اهلی و طرفدارانی دارد، و اگر افراد زیادی همراه باطل اند تازگی ندارد.)
"امر" به معنای "کثر" است یعنی زیاد شد. اگر مردم زیادی به دنبال باطل روند تازگی ندارد، همیشه اهل باطل زیاد بوده اند. حضرت سیدالشهداء(ع) کلام جالبی دارد، وقتی در شرف ورود به کربلا بود فرمود: "الناس عبید الدنیا، و الدین