عبرت از تاریخ گذشتگان وسیله نجات از سقوط در شبهات
"ان من صرحت له العبر عما بین یدیه من المثلات حجزته التقوی عن تقحم الشبهات"
(همانا کسی که تاریخ گذشتگان برای او عبرت و زبان گویا باشد نسبت به آنچه در پیش روی دارد از عقوبتها و گرفتاریها، تقوی او را از وارد شدن در شبهات مانع میگردد.)
"صرح" از ماده "تصریح" است، و "تصریح" آن است که کسی مطلبی را صریح و روشن به انسان بفهماند. "عبر" جمع "عبرت" است. "مثلات" جمع "مثلة" به معنای عقوبت است، چه عقوبت دنیوی و چه عقوبت اخروی. "حجزته" یعنی او را باز میدارد - و این کلمه خبر است برای "ان" - "عن تقحم الشبهات" از این که در شبهات فرو برود.
تاریخ در حالی که گذشته را بیان میکند بی زبان است اما برای اهل علم و فهم زباندار است. با مطالعه تاریخ گذشتگان انسان میبیند سلاطین بزرگ با چه قدرتهایی سرکوب شدند، ثروتمندان بزرگ ثروتشان به باد فنا رفت و خودشان هم رفتند، خوبان و بدان همه رفتند، از خوبان خوبی هایشان و از بدان بدی هایشان در تاریخ ماند. بیش از نصف قرآن ذکر داستان پیغمبران و همچنین سرکشهای روزگار مثل فرعون و نمرود است. هدف قرآن این است که دیگران عبرت بگیرند و بدانند که قدرت و زور از آنها گرفته و تاریخ تکرار میشود.
"مثلة" یعنی عقوبت چه دنیوی و چه اخروی. مثلا رضاخان با آن همه قدرتش آخر کار به چه وضعیتی از ایران بیرونش کردند و در جزیره موریس چه بدبختی ها کشید تا تلف شد و مرد، یا مثلا محمدرضا پهلوی با آن همه هیاهو و قدرتی که داشت آخر کار از این کشور به آن کشور آواره شد تا بالاخره به سرنوشتش رسید. این وضع دنیای او بود و عقوبت آخرت هم معلوم است.