هم در شرف خراب شدن است، حضرت از خدا سؤال کرد چه شده که اینها همه به این صورت کشته شده اند؟ خطاب شد از خودشان سؤال کن. حضرت عیسی روی یک بلندی رفت و گفت: ای مردم قریه چه شده است که شما این گونه گرفتار عذاب شده اید؟ یکی از آنها زنده شد و عرض کرد: کار ما این بوده که عبادت طاغوت میکردیم و حب دنیا داشتیم "مع خوف قلیل و عمل بعید و غفلة فی لهو و لعب" ترس و عملمان کم و در حال غفلت در لهو و لعب به سر میبردیم، حضرت عیسی فرمود: چگونه شما عبادت طاغوت میکردید؟ گفت: اطاعت اهل معاصی میکردیم، رهبران ما اهل معصیت بودند ما هم همراهی آنان میکردیم، حضرت فرمود: چرا از بین این همه فقط تو جواب دادی ؟ گفت: آنها همه گرفتارند و نمی توانند حرف بزنند، دهانه های آتشین به دهان و گردن آنهاست و گرفتار عذابند، و من اهل گناه نبودم، ولی همین که سکوت کرده و بی تفاوت بودم خداوند مرا هم به وسیله آنها عذاب کرد.منهاج البراعة، ج 3، ص 192 و 193 به نقل از وسائل الشیعة، ج 11، ص 499، باب 37 از ابواب الامر و النهی، روایت 1
"و الشاخص عنکم متدارک برحمة من ربه"
(و کسی که از شما جدا شود رحمت پروردگارش را درک خواهد نمود.)
اگر انسان از شهر فساد بیرون رود، جایی برود که بتواند به وظایف خود عمل کند، مشمول رحمت خدا میشود، البته اگر انسان بتواند در اهل فساد اثر بگذارد باید بماند و محکم باشد، اگر نمی تواند و خودش همرنگ جماعت میشود باید آنجا را رها کند و برود، زمین خدا وسیع است.
پیش گویی حضرت علی (ع) در مورد بصره
"کأنی بمسجدکم کجؤجؤ سفینة قد بعث الله علیها العذاب من فوقها و من تحتها، و غرق من فی ضمنها"