نگهداری است، یعنی باید تولید و تجارت کرد، و مرحله دیگر مصرف کردن و خرج کردن ثروت است، مرحله اول آن احتیاج به عقل و تدبیر دارد، لذا باید نبض ثروت در دست کسی باشد که این شرایط را دارد تا فعالیت و کوشش کند، زراعت کند، کارخانه بزند، و در نتیجه ثروت جامعه بالا برود.
خداوند در ارث این جهت را ملاحظه کرده است، ارث انتقال ثروت است از نسلی به نسل دیگر، در این انتقال خداوند یک ثلث را در اختیار زنها و دو ثلث آن را در اختیار مردها گذاشته است. یک ثلث را در اختیار زن گذاشته به خاطر این که نسبت به زن بی اعتنایی نشده باشد و بتواند در مخارج مربوط به خود استقلال مالی داشته باشد، دو ثلث را در اختیار مرد قرار داده تا به وسیله آن تکثیر و تولید کند، و وقتی این ثروت در جامعه مصرف شود مرد و زن همه از آن استفاده خواهند کرد. از طرفی خداوند نفقه زن و فرزند را به عهده مرد قرار داده در جوامعی که زنان دوشادوش مردان کار میکنند و اداره زندگی به عهده هر دوی آنان است، باز میتوان این استدلال را مطرح کرد. و علاوه بر این مهریه هم به عهده مرد است که باید به زن بدهد و مال شخصی زن خواهد بود. اگر انصاف داشته باشیم و خوب دقت کنیم متوجه میشویم که در ارث خداوند بیشتر به زن لطف کرده تا مرد، زیرا مرد باید با این دو سهم کار و کوشش کند، تولید کند، و مخارج بسیاری را به عهده گیرد، خودش و زنش و اولادشان را اداره کند؛ و اولاد وابسته به هر دو میباشند. اما زن آن یک سهم مال شخصی اوست و مخارجی هم به عهده او نمی باشد. پس در حقیقت دو سهم از سه سهم به مصرف زن و سهم او از اولاد میرسد، و یک سهم به مصرف مرد و سهم او از اولاد میرسد. کار تولید به عهده مردان است ولی زن بیشتر مصرف میکند.
در ضمن به خواهران توصیه میکنم چون نبض مصرف در دست شماست، سعی کنید مصرف را کمتر کنید تا این که احتیاج به وارد کردن کالا و مصنوعات و