میکند و...، اینها همه دامهای آن شیطان بزرگند، همیشه شیطانهای بزرگ برای پیشبرد کارشان احتیاج به دامهایی دارند، به دنبال انسانهایی میگردند که خودیت ندارند، طرفدار حق نیستند، خودخواه و مغرورند، چنین افرادی را پیدا میکنند و تحریکشان میکنند، فریبشان میدهند، آن وقت میشوند دامهای شیطان بزرگ، آن شیطان بزرگتر که از جن بوده است و به حدی وسوسه انگیز و فتنه گر است که در مثل حضرت آدم پیغمبر خدا توانست اثر بگذارد، آن شیطان بزرگ هم افراد و انسانها را برای خودش دام قرار میدهد و به وسیله این دامها دیگران را فریب میدهد. از باب مثال در یک کشور وقتی ده نفر از سران را فریب داد، ده نفر از افراد خودخواه، شهوت پرست و ریاست طلب را تحریک کرد، این گروه دیگر تا گاو و ماهی کشور را به فساد میکشند، اقتصاد کشور را به فساد میکشند، ملت را به کشتن میدهند، برای همان ریاستها و خواسته های نفسانی ای که دارند.
حضرت برای این که نهایت نفوذ شیطان را در مغز کسانی که با حضرت به مخالفت برخاسته اند مجسم کند میفرماید:
"فباض و فرخ فی صدورهم"
(پس شیطان تخم و جوجه در سینه های آنها گذاشته است.)
"باض" از ماده "بیض" است یعنی تخم. حضرت شیطان را به مرغی که به آشیانه ای علاقه پیدا کرده تشبیه کرده است، تخم و جوجه اش را در آشیانه میگذارد و ملازم آشیانه شده؛ یعنی اینقدر شیطان در دلهای اینها جا گرفته، مثل این که دلهای این گروه آشیانه شیطان و او ملازم با آنان است.
"و دب و درج فی حجورهم"
(و شیطان به جنبش افتاده و در دامن این مردم راه افتاده است.)
کودک وقتی شروع به حرکت میکند و روی دست و پا حرکت میکند میگویند "دب" یعنی جنبید، "دب" به صورت مصدری یعنی جنبیدن، "دابة" یعنی