پیشنهاد عدم تعقیب طلحه و زبیر
وقتی که طلحه و زبیر بیعت خود را شکستند و به همراهی عایشه به بصره رفتند، حضرت علی (ع) تصمیم گرفت آنها را تعقیب کند و به طرف عراق حرکت کرد و جنگ جمل به میان آمد. در تاریخ آمده عده ای و از جمله امام حسن (ع) به آن حضرت پیشنهاد میکرد که آنها را تعقیب نکنند و فعلا به حال خودشان بگذارند و صحیح نیست که شما خودتان را درگیر جنگ کنید،شرح ابن میثم بحرانی، ج 1، ص 280؛ و منهاج البراعة، ج 3، ص 148 ولی حضرت مشاهده کرد - بعد از آن که جامعه مسلمین با او بیعت کردند و وظیفه سنگین خلافت را به دوش حضرت انداختند - اگر بخواهد آنها را رها کند ملت سرگردان میشود، و حضرت علی نمی توانست در مقابل کارشکنی آنها ساکت باشد، لذا میفرماید:
"والله لاأکون کالضبع: تنام علی طول اللدم، حتی یصل الیها طالبها، و یختلها راصدها"
(به خدا قسم من مثل کفتار نیستم که میخوابد با این که ضربه زدن به آشیانه اش طولانی میشود، تا این که برسد و دست یابد به او صیادش، و کسی که در کمینش بود فریبش دهد.)
"ضبع" یعنی کفتار، ضمیر مؤنث به "ضبع" برمی گردد، در عرب به بعضی از حیوانات ضمیر مؤنث برمی گردد. "لدم" به معنای ضربه زدن آرام به آشیانه است. "ختل" به معنای "خدع" است. "رصد" به معنای در کمین نشستن است. در عرب مثلی معروف است: کسی را که بخواهند بگویند خیلی احمق است میگویند "احمق من الضبع"؛ یعنی احمق تر از کفتار است؛ میگویند کسی که میخواهد کفتار را صید کند به لانه او ضربه آرامی میزند و به او میگوید "أطرقی ام طریق، خامری