نظر فرقه های اسلامی راجع به صفات خدا
1- اشاعره:
اشاعره یک دسته از متکلمین اهل سنت اند که میگویند: خدا واجب الوجود است و از ازل بوده است و صفات خدا هم مانند علم، حیات، قدرت، اراده، سمع و بصر هر کدام واجب الوجودند و از ازل بوده اند. اینان نتوانسته اند تشخیص دهند که صفات میتوانند عین ذات باشند. ما میدانیم که انسان صفاتش زائد بر ذاتش است، زیرا ما در ابتدا هیچ نداشته ایم و به مرور زمان علم و قدرت به دست آوردیم؛ اشاعره تصور میکردند که خدا هم صفاتش زائد بر ذاتش است، با این فرض نمی توانستند بگویند خدای قدیم صفت حادث پیدا کرده باشد، به همین علت گفتند خدا از ازل بوده است و سمع و بصر و سایر صفاتش هم از ازل بوده اند و اینها زائد بر ذات خدا میباشند، در حقیقت اینها یک واجب الوجود را هشت واجب الوجود کردند - یکی ذات خدا و هفت تا هم صفات هفتگانه ثبوتی او - سپس دیگران به آنها اشکال گرفتند که شما به مسیحی ها میگویید که سه خدایی هستند، زیرا به "اب" و "ابن" و "روح القدس" (اقانیم ثلاثه) معتقدند و قرآن هم میگوید: (و لا تقولوا ثلاثة انتهوا)سوره نساء، آیه 171 نگویید سه خدا، دست بردارید خدا یکی بیشتر نیست؛ در حالی که خودتان هشت قدیم را (یک ذات و هفت صفت) قائل میشوید.
2- معتزله:
اینها یک دسته دیگری از علمای اهل سنت هستند و میگویند: این که بگوییم هشت قدیم داریم، یکی ذات خدا و هفت صفت قدیم، این صحیح نیست، و از طرف دیگر هم نتوانستند تصور کنند که صفات خدا عین ذاتش باشند لذا گفتند: خدا یک قدیم است و یک واجب الوجود که علم و قدرت و حیات ندارد، اما