صفحه ۹۳

"همم" جمع "همت" است یعنی تصمیم و عزم، انسانها هر اندازه تصمیم و اراده شان قوی و عالی باشد نمی توانند به کنه ذات خداوند احاطه پیدا کنند؛ ادراک احاطه علمی است به چیزی؛ شما اگر ادعا کردید که چیزی را درک می‎کنید یعنی آن چیز نزدتان حاضر شده و علم شما به آن احاطه پیدا کرده است و در نتیجه آن چیز باید مخلوق ذهن شما و زیردستتان باشد.

خدایی که خالق ما و واجب الوجود است - و در مقابل، ما مخلوق او و ممکن الوجود و عاجز و فقیر هستیم و این فقر و کمبود ما به یک موجودی که کمال و وجود مطلق است منتهی شده - چگونه ما می‎توانیم به او احاطه پیدا کنیم و او را درک نماییم ؟

امروز انسان در اثر تصمیم و همت عالی خود به کره ماه رفته است، اگر بیشتر تصمیم بگیرد به کره مریخ هم می‎رود، ولی بالاخره تمام این نظام وجود و آن عوالم مخلوق خدا هستند و باز خدا به همه اینها محیط است، و بشر هرچه پیشرفت کند و تصمیم بگیرد نمی تواند به کنه ذات و صفات حق تعالی برسد.

"و لایناله غوص الفطن"

(و انسان هر اندازه تیزبین و باهوش و زیرک باشد باز با این تیزبینی نمی تواند به منتهای این دریا برسد.)

"فطن" جمع "فطنة" به معنای زیرکی است. در اینجا معارف و علوم عقلی که از خداوند و صفات و کمالات او بحث می‎کنند به یک دریای بی پایان تشبیه شده است که غواص در دریا می‎رود و چیزی گرانبها را به دست می‎آورد. بعد حضرت می‎فرماید:

"الذی لیس لصفته حد محدود، و لا نعت موجود"

(خدایی که برای صفتش حد مشخصی نیست، و ذات و کمالاتش را نمی توان توصیف نمود.)

ناوبری کتاب