صفحه ۸۹

اعم می‎باشد. کلمه "مدحته" لغتا برای نوع فعل است، یعنی نوع مدح و ستایش خدا که در شأن اوست.

معنای اختصاص حمد به خداوند

در عبارت "الحمد لله" دو احتمال وجود دارد: یکی این که منظور این باشد که شما برای غیر خدا نباید ستایش کنید؛ چون ستایش شما برای چیست ؟ مسلما برای کمال است و هر موجودی هر کمالی دارد از خداست، پس ستایشهایی که برای غیر خدا انجام می‎شود بیجاست. مثلا اگر شما کسی را برای علمش ستایش می‎کنید، علم مال او نیست بلکه او آن را از طرف خدا به دست آورده است؛ پس هیچ کس هیچ کمالی ندارد که از خودش باشد، همه از خداست و ستایش برای او باید واقع شود. بنابر این احتمال، این جمله جنبه تکلیف و انشاء دارد؛ یعنی در مقام تکلیف، شما برای غیر خدا نباید ستایش کنید، و به شما تکلیف می‎کند که ستایش باید فقط برای خدا باشد، زیرا در برابر هر کمالی که شما ستایش کنید در حقیقت از خداست.

احتمال دوم این که جنبه تکلیف و انشاء نیست، بلکه خبر است و می‎خواهد بگوید: واقع مطلب این است که هر کس هر ستایشی می‎کند این ستایش به خدا برمی گردد، حتی کسی که بت پرستی می‎کند و بت را ستایش می‎کند به خاطر این است که فکر می‎کند آن بت دارای کمال است. پس هر ستایشی با هر منظوری واقع شود در حقیقت این ستایش در برابر کمال است، و کمال مخصوص به خداست و به خدا منتهی می‎شود، منتها گناه بت پرست این است که خدا را تشخیص نداده است. پس با توجه به این که "ل" در "لله" برای اختصاص است معنای جمله این است که هر ستایشی از هر کس و از هر چیزی انجام شود حقیقت آن به خدا برمی گردد.

ناوبری کتاب