دارد؛ در اینجا "أمر" مفرد مضاف است، و چون عهدی در کار نیست دلالت بر جمع دارد. قدر متیقن از "امره" در اینجا نبوت و علم و ولایت پیغمبر(ص) است؛ البته نبوت پیامبر مخصوص به خود اوست، ولی علم و ولایت پیامبر(ص) به آل او منتقل شده است، و قدر متیقن از کلمه "امر" ولایت و حکومت میباشد.
"و عیبة علمه"
(و صندوقچه و ظرف علم پیغمبرند.)
در این کلام حضرت علی (ع) علم پیغمبر را به چیزهای با ارزش مثل طلا، لباسهای فاخر و امثال آن که مردم آنها را حفظ و داخل صندوق میگذارند تشبیه کرده است. بنابراین صندوق علم پیغمبراکرم (ص) آل آن حضرت هستند، و هر کسی طالب علوم پیامبر باشد - مطابق این عبارت نهج البلاغه - باید به سراغ آل پیامبر برود.
"و موئل حکمه"
(و مرجع حکمت های پیغمبرند.)
"حکمه" و "حکمه" هر دو صحیح است، اگر "حکم" باشد جمع "حکمت" است یعنی مطالب محکم و پایدار، و اگر "حکم" باشد ممکن است مراد حکم حکومتی باشد؛ پیغمبراکرم (ص) احکامی را از طرف خدا بیان میفرمودند، و احکامی را هم به عنوان این که حاکم و والی مسلمین بود بیان میکردند، احکامی را نیز در مقام قضاوت صادر میکردند؛ احکامی را که از طرف خدا بیان میکردند احکام الله میباشند، و احکامی که به عنوان حاکمیت بوده احکام حکومتی میباشند، و احکامی را که در مقام قضاوت بیان میکردند احکام قضائی مینامند. "موئل" یعنی محل مراجعه.
بنابراین معنای سخن حضرت این است که مرجع و محل رجوع احکام یا حکمت های پیغمبر(ص) آل او هستند.