کتاب ارزشمند "نهج البلاغه" مظهر و نشانه ای بارز از جامعیت آن حضرت نسبت به خصلت ها و کمالات متضاد میباشد. هر قطعه ای از این مجموعه نفیس نشان دهنده ظرفیت فوق العاده بالا و خارج از معادلات معمولی آن حضرت میباشد.
هر کجا سخن از معارف الهی و نظام هستی و اسرار خلقت به میان آمده، و هر کجا جهاد و مبارزه در راه خدا و یا جهاد با شیطان و نفس اماره و شهوات و تمایلات نفسانی مطرح شده، و هر کجا به حکومت و حقوق مردم و حاکمیت و یا تهذیب اخلاق و خودسازی اشاره شده است، گویا علی (ع) با همه وجود خود سخن میگوید، و هر یک از خصلت های نامبرده همه وجود او را فراگرفته است.
حقایق فوق به شکل فرازمانی بیان شده که با گذشت حدود هزار و چهارصد سال گویا این سخنان برای بشر امروزین ایراد شده است.
علت این که گفته شده "نهج البلاغه از کلام خدا پایین تر و از کلام بشر بالاتر است" نیز همین جامعیت آن میباشد. کلامی که از روحی بسیار بلند و مرتبط با فضای وحی و غیب و بالاتر از افق زمین و زمان تراوش کند همین ویژگی و خاصیت را خواهد داشت.
ابن ابی الحدید در شرح خطبه 216 شرح خود جلد 11 صفحه 152 (خطبه 221 از نهج البلاغه عبده) کلامی دارد که محصل ترجمه آن چنین است: "هر کس در این فصل تأمل کند مییابد صدق کلام معاویه را در رابطه با آن حضرت: "والله ما سن الفصاحة لقریش غیره" به خدا قسم فصاحت را پایه گذاری نکرد برای قریش غیر از علی؛ و سزاوار است اگر همه فصحای عرب در مجلسی اجتماع کردند و این خطبه برای آنان خوانده شد برای آن سجده نمایند همان گونه که شعرا برای شعر عدی بن رقاع سجده کردند؛ و هنگامی که به آنان اعتراض شد گفتند: ما جاهای سجده را در شعر میشناسیم همان گونه که شما جاهای سجده را در قرآن میشناسید؛ و من همواره تعجب میکنم از مردی که در جنگ خطبه میخواند به کلامی که دلالت دارد بر این که طبیعت او متناسب با طبیعت شیران و پلنگان و سایر درندگان است؛ و در همان موقع هنگامی که اراده موعظه کند خطبه میخواند به کلامی که دلالت دارد بر این که طبیعت او همانند راهبان ژنده پوش است که نه گوشت خورده و نه خون ریخته اند... و قسم میخورم به کسی که همه امتها به او قسم میخورند که من این خطبه را از