بندگی بالاتر نبرد، چنانچه بعضی ها نسبت به خود حضرت علی (ع) غلو کردند، و - نعوذ بالله - مرتبه ای از الوهیت و خدایی را برای آن حضرت قائل شدند؛ آنها باید بدانند که حضرت علی (ع) خودش را تربیت شده پیامبر(ص) میداند، در خطبه قاصعه که بزرگترین خطبه نهج البلاغه است حضرت ارتباط خود را با پیامبراکرم (ص) از بچگی تا آخر ذکر میکند و خودش را تربیت شده پیامبر(ص) معرفی میکند.
بنابراین حضرت امیر(ع) در درجه اول مقام عبودیت پیامبراکرم (ص) را ذکر کرده و بعد مقام رسالت او را؛ تا بفهماند اگر پیامبر به مقام شامخ رسالت رسیده است، ریشه و پایه این مقام، عبودیت و بندگی خداست.
مقام رسالت مقامی نیست که به هر کس داده شود، باید شخص استعداد چنین مقامی را داشته باشد، و آن چیزی که اساس رسالت است همانا مقام عبودیت و بندگی است. پس باید اول به مقام عبودیت و بندگی خدا رسید، نگویید ما همه بنده خدا هستیم، زیرا در واقع ما یاغی های خدا هستیم نه بندگان او؛ بالاترین کمال انسان این است که در عبودیت و بندگی خدا به مقامی برسد که فانی در حق شود، و خودش را در مقابل او هیچ بداند، اگر فانی فی الله شد به بالاترین مقام رسیده و قهرا استعداد این را دارد که خدا او را برای هدایت دیگران بفرستد؛ برای این که او سالک الی الله شده، راه به طرف خدا را خوب طی کرده، پیچ و خم ها و کوره راههایی که ممکن است انسان را به خطر بیندازد همه را بررسی کرده است و چون خودش سالک این راه بوده راه را شناخته است. چنین کسی میتواند به دیگران ارائه طریق کند و راه سیر به خدا را به دیگران تعلیم بدهد.
ما در دنیا آمده ایم برای این که کمال پیدا کنیم، از خاک طی مسافت کنیم و به سوی خدا حرکت معنوی کنیم، قرآن فرموده است: (و ما خلقت الجن و الانس