صفحه ۵۹۹

آمدند افسار مرکب حضرت را گرفتند و حضرت را قسم دادند و گفتند به حق پدران پاکتان از شما می‎خواهیم حدیثی را که از پدرتان شنیده باشید برای ما نقل کنید.

اینها علمای محدث بودند، اهل حدیث بودند، می‎خواستند حدیث مسند از حضرت رضا(ع) شنیده باشند، با این که از علمای اهل سنت بودند ولی مقام علمی حضرت رضا(ع) را خوب می‎دانستند، وانگهی این که حضرت از عترت پیغمبر است را هم می‎دانستند، لذا برای حضرت عظمت قائل بودند.

حضرت سرشان را از عماری که روی قاطر بوده بیرون کردند و فرمودند: پدرم حضرت موسی بن جعفر برای من حدیثی نقل کردند از پدرشان امام صادق، ایشان هم از امام باقر، ایشان هم از امام زین العابدین، و او هم از پدرشان سرور جوانان بهشت امام حسین (ع) که فرمود: حدثنی أبی علی بن أبیطالب (ع)، قال: النبی (ص) یقول: قال الله عزوجل - این حدیث به سلسلة الذهب معروف است، چون سلسله رواتش همه در حقیقت طلا و ارزشمندند، همه معصومند - "انی انا الله لا اله الا انا فاعبدونی" من هستم خدای یگانه که خدایی جز من نیست - حالا که خدایی جز من نیست - پس مرا پرستش کنید؛ و سر تسلیم در مقابل غیر حق فرود نیاورید. "من جاء منکم بشهادة ان لا اله الا الله بالاخلاص دخل حصنی و من دخل حصنی امن من عذابی" هر کس با اخلاص و خلوص نیت شهادت بدهد که خدایی جز خدای یگانه نیست - یعنی لا اله الا الله را شهادت بدهد - داخل قلعه محکم من شده است. "حصن" قلعه است، قلعه برای حفظ انسان است از دشمنان، اگر کسی وارد قلعه محکم توحید شد از شر شیاطین جن و انس محفوظ است. و هر کس داخل این قلعه محکم (قلعه توحید) شد از عذاب من ایمن است.

وقتی حدیث به پایان رسید حضرت فرمودند: "بشروطها و أنا من شروطها". "لا اله الا الله" سبب ایمنی انسان از عذاب هست، حصن محکم هست، دژ محکم هست، حافظ از شر دشمنان جنی و انسی هست ولی باید شرایط "لا اله الا الله"

ناوبری کتاب