صفحه ۵۲۹

گفتند: ای محمد تو ادعا کرده ای یک امر بزرگی را، که پدران تو و هیچ یک از اهل بیت تو چنین ادعایی نداشتند "و نحن نساءلک امرا ان انت اجبتنا الیه و أریتناه علمنا انک نبی و رسول و ان لم تفعل علمنا انک ساحر کذاب" ما از تو می‎خواهیم یک کاری را که اگر آن کار را انجام دادی و به ما نشان دادی، باور می‎کنیم که تو پیغمبر خدا و فرستاده او هستی؛ و اگر انجام ندهی می‎فهمیم که تو جادوگر و دروغگو هستی. "فقال (ص): و ما تسألون ؟" پیامبر فرمودند چه می‎خواهید؟ "قالوا: تدعو لنا هذه الشجرة حتی تنقلع بعروقها و تقف بین یدیک" گفتند خواسته ما این است که بخوانی این درخت را که با ریشه از جا کنده شود و در مقابل شما بایستد. "فقال (ص): ان الله علی کل شئ قدیر" پیغمبر فرمود خدا بر هر کاری قدرت دارد.

اینها با تقاضای معجزه کار خدایی از پیامبر خواستند و ایشان فرمود خداوند بر هر چیزی قدرت دارد. "فان فعل الله لکم ذلک أتؤمنون و تشهدون بالحق ؟" پیامبر از آنها اقرار می‎گیرد اگر چنانچه این کار خدایی برای شما انجام شد ایمان می‎آورید و به حق شهادت می‎دهید؟ "قالوا: نعم" گفتند بله، "قال: فانی سأریکم ما تطلبون و انی لاعلم انکم لاتفیئون الی خیر" من این کار را انجام می‎دهم ولی می‎دانم که شما بازگشت به خوبی نخواهید داشت.

بعد پیامبر آینده بعضی از آنها را خبر داد و فرمود: "و ان فیکم من یطرح فی القلیب" در بین شما کسانی هستند که کشته می‎شوند و جسدشان در چاه می‎افتد. در جنگ بدر که هفتاد تن از مشرکین کشته شدند، جسد آنها را در چاه انداختند. "و من یحزب الاحزاب" و بعضی از شما هستید که دستجاتی را جمع می‎کنید و به جنگ من می‎آیید. در اینجا پیامبر(ص) به جنگ احزاب یا خندق اشاره می‎کنند که در آن جنگ حزبهای مختلف به مقابله با مسلمانان پرداختند.

"ثم قال (ص): یا ایتها الشجرة ان کنت تؤمنین بالله و الیوم الاخر و تعلمین انی رسول الله" بعد پیامبر فرمود: ای درخت اگر تو به خدا و روز آخر ایمان داری و

ناوبری کتاب