در بازار عکاظ عرضه مینمود، فصحای عرب اشعار و خطابه های ممتاز خودشان را به کعبه آویزان میکردند تا دیگران به اهمیت آن پی ببرند؛ قرآن از نظر فصاحت و بلاغت طوری بود که وقتی نازل شد، هفت قطعه شعری که هفت نفر از گویندگان مبرز عرب گفته بودند و در کعبه آویزان بود به نام "معلقات سبع"اکنون این "معلقات سبع" چاپ و منتشر شده است. آنها را برداشتند. از طرف دیگر تمام مردم مکه با پیغمبراکرم (ص) مخالفت میکردند، و او به آنان اظهار میکرد: اگر شک و تردید دارید که این گفته ها از خداست یک سوره مثل قرآن بیاورید، آنها به پیامبر میگفتند: اگر مال یا زن یا ریاست قوم و قبیله میخواهی به تو میدهیم و دست از ادعایت بردار، و او در جواب میفرمود: اینها که چیزی نیست، اگر خورشید را در یک دستم و ماه را در دست دیگرم بگذارید (یعنی افزون بر زمین و مخازن و ذخایر آن) از راه و ادعایم دست برنمی دارم.سیره ابن هشام، ج 1، ص 285 شروع کردند به اذیت کردن حضرت، و چه جنگهایی علیه او به راه انداختند، و چه نیروهایی در این راه صرف نمودند، آنان که از نوابغ فصحا و بلغای عرب بودند اگر میتوانستند سوره ای مانند قرآن بیاورند، به جای این که اینقدر نیرو و اموال خود را صرف مبارزه با پیامبر کنند آسانترین کار برایشان همین بود که یک سوره مثل قرآن بیاورند.
در سوره بقره خدا در مقام اظهار قدرت میفرماید: (ان کنتم فی ریب مما نزلنا علی عبدنا فأتوا بسورة من مثله)سوره بقره، آیه 22 اگر نسبت به آنچه بر بنده خودمان نازل کردیم در شک و تردید هستید یک سوره مثل این قرآن بیاورید. و نیز: (قل لئن اجتمعت الانس و الجن علی ان یأتوا بمثل هذا القرآن لا یأتون بمثله و لو کان بعضهم لبعض ظهیرا)سوره اسراء، آیه 88 اگر همه جن و انس جمع شوند و بخواهند مثل این قرآن را بیاورند