صفحه ۵۱۸

فانفخ فیه فیکون طیرا باذن الله)سوره آل عمران، آیه 49 من از گل صورت مرغی برایتان می‎سازم و در آن فوت می‎کنم پس با اذن خدا پرنده ای می‎شود.

این کار در تکوین امر محالی نیست، از همین خاک همه پرنده ها خلق شدند و روح هم در آنها هست، اما معجزه حضرت عیسی (ع) این بود که این کار را با دستش انجام داد. و یا حضرت عیسی (ع) نابینایان را بینا می‎کرد، البته همه این کارها را (باذن الله) انجام می‎داد. خوب کسی که معتقد به قرآن است، هرچند آیات قرآن را تأویل کند، دیگر این آیات قابل تأویل نیست؛ حضرت عیسی (ع) می‎گوید: من از گل در لحظه ای برایتان مرغی می‎سازم. اگر کسی این را انکار کند معنایش انکار قرآن است.

یا در مورد حضرت موسی (ع) قرآن نقل می‎کند که موسی با برادرش هارون به طرف فرعون می‎روند و خدا هم به آنان دستور می‎دهد: (فاذهبا بآیاتنا)سوره شعراء، آیه 15 پس بروید با نشانه های ما. وقتی نزد فرعون می‎روند خدا می‎فرماید: (فالقی عصاه) سپس موسی عصایش را انداخت، (فاذا هی ثعبان مبین)سوره شعراء، آیه 32 در آن هنگام عصا یک اژدهای واضح و روشنی شد. و باز می‎فرماید: (و نزع یده فاذا هی بیضاء للناظرین)سوره اعراف، آیه 108؛ و سوره شعراء، آیه 33 و دستش را از گریبان بیرون آورد، پس دستش نورانی شد و می‎درخشید. این دو معجزه است که قرآن از حضرت موسی (ع) نقل می‎کند.

و یا داستان ناقه صالح را که قرآن نقل می‎کند،سوره شمس، آیه 13 اگر کسی اینها را انکار کند معنایش این است که خدا و قرآن را قبول ندارد، و اگر قبول دارد باید معجزه را

ناوبری کتاب