ندارند؛ دسته دیگر روشنفکرانی هستند که این اواخر پیدا شده اند، اینها قرآن و اسلام را قبول دارند ولی افکار مادی گری بر آنها غالب شده است و همه مسائل را توجیه مادی میکنند و چون معجزه را نتوانسته اند توجیه مادی کنند آن را از اصل منکر شدند، ولی اصل دین را منکر نشده اند.
برخورد ما با دسته اول این است که باید با آنها بحث خداشناسی کنیم. وقتی که ثابت کردیم خدایی وجود دارد و این خدا دارای صفاتی است و از جمله صفات او قدرت است، پس مسلما قدرت چنین اموری را که جزء معجزات است دارد؛ زیرا خدایی که قدرت دارد این زمین و آسمانهای باعظمت و موجودات فوق العاده را خلق کند، قدرت دارد به کسی که او بخواهد قدرت اعجاز بدهد.
و اما کسانی که اسلام را قبول دارند منتها در اثر فرو رفتن در افکار مادی همه چیز را توجیه مادی میکنند و قهرا معجزات را قبول ندارند، باید به اینها گفت شما که قرآن را قبول دارید، بعضی از آیات قرآن است که قابل توجیه و تأویل نیست، صریحا قرآن از حضرت موسی (ع) و حضرت عیسی (ع) و پیامبران دیگر معجزاتی را نقل کرده است.
نمونه هایی از معجزات قطعی پیامبران در قرآن
مثلا در مورد حضرت عیسی (ع) اولا وجودش معجزه بود، زیرا بدون داشتن پدر از مادرش متولد شد، و علاوه بر آن بچه ای شیرخوار در گهواره سخن میگوید و از خود و مادرش دفاع میکند.این داستان در سوره مریم آیات 29 تا 34 آمده است. و ثانیا به بنی اسرائیل که مورد خطابش بودند فرمود: (انی قد جئتکم بآیة من ربکم) همانا من برای شما نشانه ای از پروردگارتان میآورم؛ خداوند در قرآن معجزات را تعبیر به "آیه" میکند؛ یعنی نشانه و علامت ارتباط با خدا؛ به دنبال این آیه آمده است: (انی اخلق لکم من الطین کهیئة الطیر