صفحه ۵۱۵

علل طبیعی در نظامی است که الان در عالم حکم فرماست و آنها دست به دست هم می‎دهند و یک هسته را تبدیل به یک درخت خرما می‎کنند، ولی در مواقعی قدرت غیبی کمک می‎کند و در ظرف یک دقیقه این عوامل را تسریع می‎کند و یک هسته تبدیل به درخت خرما می‎شود. در این صورت معلول بدون علت موجود نشده، اراده و قدرت خداوند بزرگترین علت است و نیز اراده پیغمبر که معجزه را انجام می‎دهد و وابسته به قدرت خداست. اصولا اراده و قدرت نفس نیرویی قوی است و ما از آن غافل هستیم. مرتاضینی که روح خود را ریاضت داده به قدری قدرت روحی پیدا کرده اند که کارهای خارق العاده ای انجام می‎دهند؛ مثلا می‎توانند تصمیم بگیرند که اتومبیلی را در حال حرکت متوقف کنند، چنین هم می‎شود و راننده دیگر نمی تواند آن را براند.

حتی نفس و روح انسان اگر در خباثت هم تکامل پیدا کند، کارهایی را که با آن روح خبیثه سنخیت دارد انجام می‎دهد، این یک واقعیت است که می‎گویند: فلان کس چشمش شور است؛ آدمی که در روحش خباثتی هست و در این مرحله از خباثت قوتی پیدا کرده است به محض این که مثلا به زندگی شما نگاه کند به جهت این که نمی تواند ببیند که زندگی شما مرتب باشد، حادثه ای بر شما وارد می‎شود. پس نتیجه می‎گیریم در حالی که بشر عاجز است، وقتی که روحش در لطافت یا خباثت قوت پیدا کند چنین کارهایی را می‎تواند انجام دهد.

نبی اکرم (ص) یا هر پیامبر و امامی که از غیب نیرو می‎گیرد، در اثر قدرت و کمال روحی می‎تواند چنین کارهایی را انجام دهد، و در حقیقت مشابه کارهای آنها در نظام تکوین وجود دارد. مثلا اعجاز حضرت عیسی (ع) که زنده کردن مردگان بود، مشابهش در نظام تکوین همان تبدیل شدن هسته خرمای مرده به درخت زنده است، البته باید در زمان و مکان و شرایط معینی باشد، ولی قدرت اعجاز همان شرایط را در زمان کمی به وجود می‎آورد.

ناوبری کتاب